اندیشمند بزرگترین احساسش عشق است و هر عملش با خرد

Wednesday, December 29, 2010

Autobiography

It is customary to write an autobiography by reviewing the past from the earliest time possible, flashing back and reciting what went before, in chronological order. In this autobiography, I am intending to describe some aspects of myself at the present! This observation is a checkup or a review of my physical being. People usually appear to others the way they like to be perceived. Therefore, the closest person may discover ten percent of what one allows that person to grasp, even if the observer’s only engagement is to analyze the subject all day long! We, humans, are very complicated and at the same time self centered creatures. We decipher from our pet’s behavior what that animal means (interpreted to human world) by certain body language, or look, or sound, that we use as symbols. In fact, the animal learns from our reaction what meaning we decode from their particular behavior, and acts accordingly! People may do the same, by acting the way others expect them to. Sometimes, we try to meet others’ expectations only with the intension of appeasing to them. When someone is interested in another person, it becomes a task for the interested party to discover all the thoughts and attitudes and habits of the other. However, understanding others, or what is in an individual’s psyche, is very difficult.  Psychology is the science of finding out what is in one’s mind. One may try to represent himself or herself through an autobiographical account of what he or she thinks to be, rather than what he or she actually is. Only with honest records of autobiography, others who are interested can reach inside that person’s mind. Hence, putting everything on the plate, sincerely, is not such an easy task! At any rate, I am intending to disclose a few of my physical features, instead of retelling past events or representing my knowledge and thoughts.

Saturday, December 25, 2010

طنز هدایت

کتابها و نوشتارهای بیشماری تحت عنوان  یأس، پژمردگی، افسردگی، تنفر از زندگی‌، و مطالبی از این قبیل در مورد زندگی‌ و آثار هدایت خوانده‌ایم. ولی‌ کمتر نوشته ای حاکی ‌از طنزِ منحصر به فرد هدایت، که با هزل و فرهنگ کوچه و بازار و گفتار عامیانه آمیخته است، در تحلیل آثار هدایت می‌توان یافت، اگر حتی نمونه ای باشد. مرگ هدایت نه به دلیل واخوردگی او از جامعه، بی‌ پولی‌، نداشتن همدمی که جنبه های مثبت او را بر کشد، و دلائل ریز و درشت دیگر، بلکه واکنش روح حساس او بود. حتی اگر این دلائل صحت داشته باشند، در نهایت، روح حساس او توام با یک نوع آگاهی‌ که باعث شده بود که او را سالها از زمانش جلوتر بیندازد، چنین شخصی‌ را نهیاتاً از جامعهٔ اطرافش دور نگاه میداشت و منزوی میکرد. چرا که نادر افرادی بودند که به درجه ای از آگاهی‌ رسیده باشند که توانائی‌ درک هدایت را داشته باشند. نیما یوشیج که یکی‌ از این افراد بود، در نامه ای به هدایت مینویسد: “دوست عزیز؛ چند تا کتابی‌ را که توسط علوی فرستاده بودید، خواندم. شما فقط یک خطای بزرگ مرتکب شده‌اید. این قبیل کتابها، مثل چمدان [نوشته علوی] و وغ‌وغ ساهاب به اندازهٔ فهم و شعور ملت ما نیست.” وازدگی از اجتماعی با فهم و شعوری که او در نوشته هایش منعکس می‌کند، و میتوانیم در صفحات تاریخ از اواخر قاجار تا ظهور محمد مصدق بیابیم، شاید یکی‌ از ده ها دلائلی بود که منجر به مرگ زودرس او شد.

Tuesday, November 30, 2010

دولت عرفی، لائیک، لائیسیته، سکولاریزم

با توجه به حکومت ولائی و رژیم اسلامی و ولایت فقیه در ایران، گفت و شنود در تایید و رد چنین نظامی بسیار است. اصولا بحث بر این است که آیا باید حکومت بر اساس یک نظام عرفی یا لائیک باشد، یعنی‌ نظام لائیسیته و سکولاریزم را بر قرار کند، یا دولتی مذهبی‌ باشد و مذهب خاصی‌ را به عنوان سر لوحه نظام خود قرار دهد. چون واژه های سکولار و سکولاریزم بیشتر به کار میروند، به تعریف‌ سکولاریزم میپردازیم. سکولاریزم در فرهنگ وبستر چنین معنی شده است: بی‌ تفاوتی‌ به، یا عدم پذیرش یا حذف، مذهب و ملاحظات مذهبی‌. فرهنگ معین سکولاریزم را: “نظریه ای مبتنی بر جدایی سیاست از دین” تعریف کرده است. این واژه برای اولین بار توسط جرج هلیک، یک نویسنده انگلیسی‌، در سال 1846 عنوان شد

Thursday, November 25, 2010

Democracy In Iran

For years, we have been looking for an answer to the question of democracy in Iran. Some think that lack of democracy in Iran is due to a lack of historical awareness, and that people do not attempt to learn their historical past. Some blame it on our complacent character and over-hospitable culture. Many blame it on religions. International imperialism is a factor keeping democracy out of reach, as some claim. Our society, like any other struggling society, is consisted of ideologues who discuss such trends, self preserving group who only think of their own benefits, ruffians and villains who work for dictators, and uneducated who easily fall into any ideological traps. Nevertheless, there is always a small and dedicated group who spare their lives for the sake of freedom and democracy. In some historical moments, number of such people increases to a level that brings about an uprising against dictators, despots, and power mongers. To ensure that an uprising or revolution would not be misdirected and stolen from people again, as it was in 1978, and in order to clear the way for such dedicated nobles, it is essential to analyze each of the above views.

Tuesday, November 9, 2010

دموکراسی در ایران- پایان

سالهاست که ما به دنبال پاسخی برای این پرسش هستیم که چگونه میتوانیم از دست استبداد رهائی پیدا کنیم. گروهی باور دارند که ما حافظهٔ تاریخی‌ نداشته و از آنچه در طی قرون و اعصار بر سرمان رفته است آگاهی‌ نداریم، و تلاشی هم برای خود آگاهی‌ نمی‌کنیم. عدهٔ دیگری فرهنگ میهمان پرستی‌ ما را سرزنش میکنند که در نتیجه آن به راحتی‌ تحت انقیاد دیکتاتور ها قرار میگیریم. بعضی مذهب را دلیل عقب ماندگی و جهل ما میدانند. پاره‌ای موقعیت جغرافیائی و سیستم ژئو فیزیکی‌ یا زمین و آب و هوا را مقصر میدانند. گروهی دیگر تسلط امپریالیست های شرقی‌ و غربی بر کشور ما را دلیل میاورند. بعضی اختلاط نژادی ما را با نژاد های پست تر عنوان میکنند. در اینجا، به طور گذرا به تک تک این عوامل که در گفتار های پیشین مستقلاً مورد بحث قرار گرفته ا‌ند، اشاره میشود

 

Sunday, October 24, 2010

دموکراسی در ایران ۶

سالهاست که ما به دنبال پاسخی برای این پرسش هستیم که چگونه میتوانیم از دست استبداد رهائی پیدا کنیم. گروهی باور دارند که ما حافظهٔ تاریخی‌ نداشته و از آنچه در طی قرون و اعصار بر سرمان رفته است آگاهی‌ نداریم، و تلاشی هم برای خود آگاهی‌ نمی‌کنیم. عدهٔ دیگری فرهنگ میهمان پرستی‌ ما را سرزنش میکنند که در نتیجهٔ آن به راحتی‌ تحت انقیاد دیکتاتورها قرار میگیریم. بعضی مذهب را دلیل عقب ماندگی و جهل ما میدانند. پاره‌ای موقعیت جغرافیائی و سیستم ژئو فیزیکی‌ یا زمین و آب و هوا را مقصر میدانند. گروهی دیگر تسلط امپریالیست های شرقی‌ و غربی بر کشور ما را دلیل میاورند. بعضی اختلاط نژادی ما را با نژاد های پست تر عنوان میکنند. جامعه ما مانند سایر جوامع دیگر، ترکیبی‌ است از گروه های مختلف که ایدئولگ ها این مظاهر را مورد بحث قرار میدهند، نفع پرستان منافع شخصی‌ خود را در نظر میگیرند، لمپن ها عوامل دیکتاتورها هستند، و بیسوادان به راحتی‌ تحت تاثیر ایدئولوژی های مختلف قرار میگیرند. ولی‌ همیشه تعداد انگشت شماری هستند که جان خود را برای حصول به یک دمکراسی بر اساس یک ایدهٔ شخصی‌ به مخاطره میاندازند. اینها معمولا اشخاص فرهیخته ای هستند که در موقیت های خطیر تاریخی‌ تعدادشان به حدی می‌رسد که میتوانند یک جنبش را بر علیه مرتجعین هدایت کنند. برای بررسی بهتر باید تک تک این نظریات را شناخت. توجه به این نکته لازم است که هر شخصی‌ منحصر به فرد است و گنجاندن افراد در گروه های مختلف هدف این بحث نیست، و دسته بندی کردن برای تسهیل در تجزیه و تحلیل است.

Tuesday, October 12, 2010

دموکراسی در ایران ۵

سالهاست که ما به دنبال پاسخی برای این پرسش هستیم که چگونه میتوانیم از دست استبداد رهائی پیدا کنیم. گروهی باور دارند که ما حافظهٔ تاریخی‌ نداشته و از آنچه در طی قرون و اعصار بر سرمان رفته است آگاهی‌ نداریم، و تلاشی هم برای خود آگاهی‌ نمی‌کنیم. عدهٔ دیگری فرهنگ میهمان پرستی‌ ما را سرزنش میکنند که در نتیجهٔ آن به راحتی‌ تحت انقیاد دیکتاتورها قرار میگیریم. بعضی مذهب را دلیل عقب ماندگی و جهل ما میدانند. پاره‌ای موقعیت جغرافیائی و سیستم ژئو فیزیکی‌ یا زمین و آب و هوا را مقصر میدانند. گروهی دیگر تسلط امپریالیست های شرقی‌ و غربی بر کشور ما را دلیل میاورند. بعضی اختلاط نژادی ما را با نژاد های پست تر عنوان میکنند. جامعه ما مانند سایر جوامع دیگر، ترکیبی‌ است از گروه های مختلف که ایدئولگ ها این مظاهر را مورد بحث قرار میدهند، نفع پرستان منافع شخصی‌ خود را در نظر میگیرند، لمپن ها عوامل دیکتاتورها هستند، و بیسوادان به راحتی‌ تحت تاثیر ایدئولوژی های مختلف قرار میگیرند. ولی‌ همیشه تعداد انگشت شماری هستند که جان خود را برای حصول به یک دمکراسی بر اساس یک ایدهٔ شخصی‌ به مخاطره میاندازند. اینها معمولا اشخاص فرهیخته ای هستند که در موقیت های خطیر تاریخی‌ تعدادشان به حدی می‌رسد که میتوانند یک جنبش را بر علیه مرتجعین هدایت کنند. برای بررسی بهتر باید تک تک این نظریات را شناخت. توجه به این نکته لازم است که هر شخصی‌ منحصر به فرد است و گنجاندن افراد در گروه های مختلف هدف این بحث نیست، و دسته بندی کردن برای تسهیل در تجزیه و تحلیل است.

Sunday, October 3, 2010

دموکراسی در ایران ۴

سالهاست که ما به دنبال پاسخی برای این پرسش هستیم که چگونه میتوانیم از دست استبداد رهائی پیدا کنیم. گروهی باور دارند که ما حافظهٔ تاریخی‌ نداشته و از آنچه در طی قرون و اعصار بر سرمان رفته است آگاهی‌ نداریم، و تلاشی هم برای خود آگاهی‌ نمی‌کنیم. عدهٔ دیگری فرهنگ میهمان پرستی‌ ما را سرزنش میکنند که در نتیجهٔ آن به راحتی‌ تحت انقیاد دیکتاتورها قرار میگیریم. بعضی مذهب را دلیل عقب ماندگی و جهل ما میدانند. پاره‌ای موقعیت جغرافیائی و سیستم ژئو فیزیکی‌ یا زمین و آب و هوا را مقصر میدانند. گروهی دیگر تسلط امپریالیست های شرقی‌ و غربی بر کشور ما را دلیل میاورند. بعضی اختلاط نژادی ما را با نژاد های پست تر عنوان میکنند. جامعه ما مانند سایر جوامع دیگر، ترکیبی‌ است از گروه های مختلف که ایدئولگ ها این مظاهر را مورد بحث قرار میدهند، نفع پرستان منافع شخصی‌ خود را در نظر میگیرند، لمپن ها عوامل دیکتاتورها هستند، و بیسوادان به راحتی‌ تحت تاثیر ایدئولوژی های مختلف قرار میگیرند. ولی‌ همیشه تعداد انگشت شماری هستند که جان خود را برای حصول به یک دمکراسی بر اساس یک ایدهٔ شخصی‌ به مخاطره میاندازند. اینها معمولا اشخاص فرهیخته ای هستند که در موقیت های خطیر تاریخی‌ تعدادشان به حدی می‌رسد که میتوانند یک جنبش را بر علیه مرتجعین هدایت کنند. برای بررسی بهتر باید تک تک این نظریات را شناخت. توجه به این نکته لازم است که هر شخصی‌ منحصر به فرد است و گنجاندن افراد در گروه های مختلف هدف این بحث نیست، و دسته بندی کردن برای تسهیل در تجزیه و تحلیل است.

Tuesday, September 21, 2010

دموکراسی در ایران ۳

سالهاست که ما به دنبال پاسخی برای این پرسش هستیم که چگونه میتوانیم از دست استبداد رهائی پیدا کنیم. گروهی باور دارند که ما حافظهٔ تاریخی‌ نداشته و از آنچه در طی قرون و اعصار بر سرمان رفته است آگاهی‌ نداریم، و تلاشی هم برای خود آگاهی‌ نمی‌کنیم. عدهٔ دیگری فرهنگ میهمان پرستی‌ ما را سرزنش میکنند که در نتیجهٔ آن به راحتی‌ تحت انقیاد دیکتاتورها قرار میگیریم. بعضی مذهب را دلیل عقب ماندگی و جهل ما میدانند. پاره‌ای موقعیت جغرافیائی و سیستم ژئو فیزیکی‌ یا زمین و آب و هوا را مقصر میدانند. گروهی دیگر تسلط امپریالیست های شرقی‌ و غربی بر کشور ما را دلیل میاورند. بعضی اختلاط نژادی ما را با نژاد های پست تر عنوان میکنند. جامعه ما مانند سایر جوامع دیگر، ترکیبی‌ است از گروه های مختلف که ایدئولگ ها این مظاهر را مورد بحث قرار میدهند، نفع پرستان منافع شخصی‌ خود را در نظر میگیرند، لمپن ها عوامل دیکتاتورها هستند، و بیسوادان به راحتی‌ تحت تاثیر ایدئولوژی های مختلف قرار میگیرند. ولی‌ همیشه تعداد انگشت شماری هستند که جان خود را برای حصول به یک دمکراسی بر اساس یک ایدهٔ شخصی‌ به مخاطره میاندازند. اینها معمولا اشخاص فرهیخته ای هستند که در موقیت های خطیر تاریخی‌ تعدادشان به حدی می‌رسد که میتوانند یک جنبش را بر علیه مرتجعین هدایت کنند. برای بررسی بهتر باید تک تک این نظریات را شناخت. توجه به این نکته لازم است که هر شخصی‌ منحصر به فرد است و گنجاندن افراد در گروه های مختلف هدف این بحث نیست، و دسته بندی کردن برای تسهیل در تجزیه و تحلیل است.

Tuesday, September 14, 2010

دموکراسی در ایران ۲

سالهاست که ما به دنبال پاسخی برای این پرسش هستیم که چگونه میتوانیم از دست استبداد رهائی پیدا کنیم. گروهی باور دارند که ما حافظهٔ تاریخی‌ نداشته و از آنچه در طی قرون و اعصار بر سرمان رفته است آگاهی‌ نداریم، و تلاشی هم برای خود آگاهی‌ نمی‌کنیم. عدهٔ دیگری فرهنگ میهمان پرستی‌ ما را سرزنش میکنند که در نتیجهٔ آن به راحتی‌ تحت انقیاد دیکتاتورها قرار میگیریم. بعضی مذهب را دلیل عقب ماندگی و جهل ما میدانند. پاره‌ای موقعیت جغرافیائی و سیستم ژئو فیزیکی‌ یا زمین و آب و هوا را مقصر میدانند. گروهی دیگر تسلط امپریالیست های شرقی‌ و غربی بر کشور ما را دلیل میاورند. بعضی اختلاط نژادی ما را با نژاد های پست تر عنوان میکنند. جامعه ما مانند سایر جوامع دیگر، ترکیبی‌ است از گروه های مختلف که ایدئولگ ها این مظاهر را مورد بحث قرار میدهند، نفع پرستان منافع شخصی‌ خود را در نظر میگیرند، لمپن ها عوامل دیکتاتورها هستند، و بیسوادان به راحتی‌ تحت تاثیر ایدئولوژی های مختلف قرار میگیرند. ولی‌ همیشه تعداد انگشت شماری هستند که جان خود را برای حصول به یک دمکراسی بر اساس یک ایدهٔ شخصی‌ به مخاطره میاندازند. اینها معمولا اشخاص فرهیخته ای هستند که در موقیت های خطیر تاریخی‌ تعدادشان به حدی می‌رسد که میتوانند یک جنبش را بر علیه مرتجعین هدایت کنند. برای بررسی بهتر باید تک تک این نظریات را شناخت. توجه به این نکته لازم است که هر شخصی‌ منحصر به فرد است و گنجاندن افراد در گروه های مختلف هدف این بحث نیست، و دسته بندی کردن برای تسهیل در تجزیه و تحلیل است.

Friday, September 10, 2010

دموکراسی در ایران 1

سالهاست که ما به دنبال پاسخی برای این پرسش هستیم که چگونه میتوانیم از دست استبداد رهائی پیدا کنیم. گروهی باور دارند که ما حافظهٔ تاریخی‌ نداشته و از آنچه در طی قرون و اعصار بر سرمان رفته است آگاهی‌ نداریم، و تلاشی هم برای خود آگاهی‌ نمی‌کنیم. عدهٔ دیگری فرهنگ میهمان پرستی‌ ما را سرزنش میکنند که در نتیجهٔ آن به راحتی‌ تحت انقیاد دیکتاتورها قرار میگیریم. بعضی مذهب را دلیل عقب ماندگی و جهل ما میدانند. پاره‌ای موقعیت جغرافیائی و سیستم ژئو فیزیکی‌ یا زمین و آب و هوا را مقصر میدانند. گروهی دیگر تسلط امپریالیست های شرقی‌ و غربی بر کشور ما را دلیل میاورند. بعضی اختلاط نژادی ما را با نژاد های پست تر عنوان میکنند. جامعه ما مانند سایر جوامع دیگر، ترکیبی‌ است از گروه های مختلف که ایدئولگ ها این مظاهر را مورد بحث قرار میدهند، نفع پرستان منافع شخصی‌ خود را در نظر میگیرند، لمپن ها عوامل دیکتاتورها هستند، و بیسوادان به راحتی‌ تحت تاثیر ایدئولوژی های مختلف قرار میگیرند. ولی‌ همیشه تعداد انگشت شماری هستند که جان خود را برای حصول به یک دمکراسی بر اساس یک ایدهٔ شخصی‌ به مخاطره میاندازند. اینها معمولا اشخاص فرهیخته ای هستند که در موقیت های خطیر تاریخی‌ تعدادشان به حدی می‌رسد که میتوانند یک جنبش را بر علیه مرتجعین هدایت کنند. برای بررسی بهتر باید تک تک این نظریات را شناخت. توجه به این نکته لازم است که هر شخصی‌ منحصر به فرد است و گنجاندن افراد در گروه های مختلف هدف این بحث نیست، و دسته بندی کردن برای تسهیل در تجزیه و تحلیل است

Wednesday, August 25, 2010

در باره زمان

ت س الیوت می‌گوید: "حالا، که همیشه حالاست." به این معنی که ما همیشه در زمانِ حال صحبت می‌کنیم. گر چه زمان حال است ولی‌ باید توجه داشت که زمان ایستا نیست و حرکت می‌کند، و این حرکت همواره به جهت جلو بوده، هیچوقت تکرار نمی‌شود. هر اتفاقی‌ فقط یکبار می‌افتد، و بعد از آن تاریخ است. زمان نه توقف می‌کند و نه به عقب بر میگردد. شما که در "حال" خواندن این جمله هستید، آن "حال" اکنون به گذشته تبدیل شده است! اگر بتوانیم زمان را به درستی‌ تعریف کنیم، موفقیت بزرگی‌ کسب کرده ایم. سنت آگوستین در جواب این سوال که زمان را تعریف کن گفت:" اگر نخواهم آنرا تشریح کنم، می‌دانم زمان چیست. ولی‌ وقتی‌ که شخصی‌ میپرسد که آن چیست، جوابی‌ ندارم." و جوابی‌ نداشت

Saturday, August 21, 2010

About Time!

T. S. Elliot says: “Now, that is always now”. One thing about life is certain. It moves forward and it cannot be enacted. Everything happens once and then it is history. Time does not stop or revert. Time proceeds only in one direction; forward. Every one of us has only one chance to do what we do, and then it is called "past". When we are able to define time, we have achieved a great deal of knowledge. Saint Augustine was once asked to define the meaning of time. He said, “When I do not have to explain it, I know what ‘time’ is. But when someone asks me what it is, I do not know.” The universe is 14 to 15 billion years old. This measurement of time, year, is created by us in order to put history in perspective. Time has been measured by people from early ages by tools available to them.

Tuesday, July 13, 2010

فعالیت اجتماعی

دو راه در جنگل از هم جدا می‌شدند، و عبور از هر دو مقدور نبود
ایستادم و به عمق یکی‌ نگریستم
تا آنجا که پیچ خورد و به پشت درختان سُرید
پا در راه دوم گذاشتم
که شاید مثل اولی‌ بود
با چمن‌های پا نخورده که حضور پای مرا دعوت میکرد
هر دو راه در مقابلم بودند فرش شده از برگهای سیاه
و پنداشتم که راه اول را برای سفر دیگری رها کنم
آگاه که ممکن است هیچگاه از این مسیر بر نگردم
آه، که بعد از سالیان سال خواهم گفت که: دو راه
در جنگل از هم جدا شدند
و من آن راهی‌ را انتخاب کردم
که کمتر از آن عبور شده بود
و همین و فقط همین مهم بود
راهِ انتخاب نشده از رابرت فراست

Monday, July 12, 2010

Activism

Two roads diverged in a yellow wood, And sorry I could not travel both
And be one traveler, long I stood
And looked down one as far as I could
To where it bent in the undergrowth;

Then took the other, as just as fair,
And having perhaps the better claim,
Because it was grassy and wanted wear;
Though as for that the passing there
Had worn them really about the same,

And both that morning equally lay
In leaves no step had trodden black.
Oh, I kept the first for another day!
Yet knowing how way leads on to way,
I doubted if I should ever come back.

I shall be telling this with a sigh
Somewhere ages and ages hence:
Two roads diverged in a wood, and I--
I took the one less traveled by,
And that has made all the difference.
The Road Not Taken by Robert Frost

Tuesday, July 6, 2010

What threat? The Iranian Threat (By: Noam Chomsky)

The dire threat of Iran is widely recognized to be the most serious foreign policy crisis facing the Obama administration. General Petraeus informed the Senate Committee on Armed Services in March 2010 that "the Iranian regime is the primary state-level threat to stability" in the U.S. Central Command area of responsibility, the Middle East and Central Asia, the primary region of US global concerns. The term "stability" here has its usual technical meaning: firmly under US control. In June 2010 Congress strengthened the sanctions against Iran, with even more severe penalties against foreign companies. The Obama administration has been rapidly expanding US offensive capacity in the African island of Diego Garcia, claimed by Britain, which had expelled the population so that the US could build the massive base it uses for attacks in the Central Command area. The Navy reports sending a submarine tender to the island to service nuclear-powered guided-missile submarines with Tomahawk missiles, which can carry nuclear warheads. Each submarine is reported to have the striking power of a typical carrier battle group. According to a US Navy cargo manifest obtained by the Sunday Herald (Glasgow), the substantial military equipment Obama has dispatched includes 387 "bunker busters" used for blasting hardened underground structures. Planning for these "massive ordnance penetrators," the most powerful bombs in the arsenal short of nuclear weapons, was initiated in the Bush administration, but languished. On taking office, Obama immediately accelerated the plans, and they are to be deployed several years ahead of schedule, aiming specifically at Iran.

Wednesday, June 30, 2010

روز استقلال

در ژوئن سال ۱۷۷۶ یکی‌ از اعضأ کنگره آمریکا لایحه ای به مجلس پیشنهاد کرد که بر اساس آن مستعمره آمریکا استقلال خود را دریافت کند. در دوم ژولای این لایحه تقدیم مجلس، و دو روز بعد تصویب شد. این روز تاریخی‌ (یعنی‌ چهارم ژولای) روز استقلال آمریکا است

Tuesday, June 29, 2010

Independence Day

In June of 1776, Richard H. Lee of Virginia to the Second Continental Congress proposed a resolution of independence from the Great Britain. On July 2, the resolution was brought before the congress, and two days later, on Fourth of July, a Declaration of Independence was approved by the congress. This marked Fourth of July as the Independence Day.

Tuesday, June 15, 2010

درد دل با برادر بسیجی‌ روزمزد

سلام برادر. خسته نباشی‌. شنیدم روز شلوغی در سالروز انتخابات نداشتی‌، و حاجی آقا همون شبونه می‌خواست تو و سایر برادران را برگردونه به ولایتاتون، که اعتراض کردید و شب تو تهران نگهتون داشت

Sunday, June 13, 2010

New Theory for Life's First Energy Source

An obscure compound known as pyrophosphite could have been a source of energy that allowed the first life on Earth to form, scientists now say.

Thursday, June 10, 2010

Government Establishment

Human being has made two greatest mistakes early in its history! First unforgivable error was creation of government institution, and electing someone as a leader who supposedly is superior to all the leader's subjects. From the conception, governments have maintained the benefits of the establishment, not minding destruction of human lives as well destruction of the environment. The second mistake was creation of religions and invention of another superior power called God. The result of such enterprise has not been any better than the first one. When these two institutions become one, such as in Europe's middle ages or in present Iran, the most vicious and blood thirsty elements of sub-human surfaces. Advancement in technology and education reduces influence of religions in societies. With the present trend, religion seems to be eliminated as a bad dream, as human being progresses. However, freedom from government establishment is not possible, as it is not plausible to go back to tribal lives, as in thousands of years ago. Therefore, it is vital to find a system that would revolutionize the government at its core.

Saturday, June 5, 2010

نهاد دولت

بشر از آغاز پیدایش دو اشتباه نابخشودنی کرد! نخست تاسیس سازمانی بنام دولت، و انتخاب شخصی‌ که میپنداشت برتر از خود باشد، به نام رهبر. از آغاز پیدایش تا به امروز، چنین نهادی جز نابودی طبیعت و انسان کشی‌ خاصیت دیگری نداشته است. دومین سازمان مذهب است که بشر برای تسکین عوالم روحی‌ خود ایجاد کرد و شخصی‌ را که میپنداشت برتر از خود باشد، به نام خدا، بر صدر آن نشاند. حاصل مذهب هم چیزی جز آدمکشی و نابودی طبیعت نبوده است. زمانی که این دو سازمان یکی‌ میشوند، مثل قرون وسطای اروپا و یا دوران فعلی در ایران، خونخوارترین موجودات پدیدار میشوند. با پیشرفت علم و تکنولوژی، بنیاد مذهب کمرنگتر میشود و دیری نخواهد پایید که از این دشمن بشریت فقط اسطوره‌ای باقی‌ بماند. ولی‌ رهایی از چنگال دولت به این سادگی‌ نیست. در حقیقت برگشت به پیش از پیدایش دولت و زندگی‌ در کمون به آن صورت ابتدائی هم دیگر قابل قبول نیست. بنا براین باید دید که چگونه می‌توان نهاد دولت را از پایه، به نفع جامعه تغییر شکل داد

Tuesday, May 18, 2010

How can we end mullahs’ ruling?

There are different views concerning sanctions against Iran, these days. Some believe that sanctions would result in Iranian government abandoning its nuclear policies. Some others believe that sanctions would not change anything. Some suggest military options. Those who do not believe in sanctions or military actions, recommend political pressure of western countries on Iran. They discourage western powers of engaging in any kind of negotiations on the nuclear issues, and insist on the pressure to be concentrated on human rights issues and by the UN. To examine these views, following questions must be answered:• Why is it important for the western powers to stop Iran from reaching nuclear power?

Monday, May 17, 2010

چگونه می‌توان به حکومت ملاها خاتمه داد؟

این روزها نگرش های مختلفی‌ در رابطه با تحریم اقتصادی دولت ایران است. عدّه‌ای معتقد هستند که این تحریمات باعث میشود که دولت در مورد انرژی هسته‌ای کوتاه بیاید. عدهٔ دیگری بر این اعتقاد هستند که رژیم حکومتی از این تحریمات آسیبی نمیبیند چون مشکلات بوجود آمده از تحریمات را به مردم منتقل می‌کند. گروهی از این هم فراتر میروند و از حملهٔ نظامی به ایران پشتیبانی‌ میکنند. گروه مخالف تحریم اقتصادی و جنگ، چاره را فقط در فشارهای سیاسی دولتهای غربی بر ایران میبینند. این گروه، دولتهای غربی را از هر گونه مذاکره بر سر مسائل اتمی‌ با ایران منع، و خواستار فشارهای سیاسی سازمان ملل بر ایران روی مساله حقوق بشر هستند. برای بررسی این سه نگرش لازم است که به سوالات زیر پاسخ داد

Saturday, May 8, 2010

مادر در شعر پارسی‌

تکه هائی از اشعار شاعران که به مادر نسبت داده یا در مورد مادر گفته شده است در زیر می‌آیند. اگر از شاعری بیشتر از یک قطعه آمده است، قطعه‌ها با فاصله از هم جدا شده اند. لازم به تکرار است که هر قطعه نمونهٔ کوتاهی‌ از اشعار بلندتر هستند

Saturday, May 1, 2010

روز کارگر

بیشتر از یک قرن و دو دهه از اولین روز کارگر (با حدود ۳۰۰۰۰۰ شرکت کننده) در آمریکا می‌گذرد. جالب است که سه کشور در دنیا روز دیگری را بجای اول ماه مه به عنوان روز کارگر انتخاب کردند، و یکی‌ از این کشورها آمریکا است

Friday, April 30, 2010

May Day

Over a century and two decades have passed since the very first Labor Day in the US (with about 300,000 participants), on May 1, 1886. Incidentally, there are three countries which chose a different day instead of May 1st to represent Labor Day, one of which is the US.

Wednesday, April 28, 2010

مغالطه

  برای اینکه بدانیم خلط گفتار (مغالطه) چیست، نخست باید تعریفی از مناظره داشته باشیم

Thursday, April 22, 2010

Your Private Information Is Public Now!

          Our privacy is in jeopardy! Your images are recorded in 95% of cross sections of major cities. You can receive a scanned copy of your own picture at any major retail store you shop. If your boss is not constantly on your shoulder, perhaps there is a closed captioned camera in your office! Look at some funny and interesting images on some e-mails you receive. How many of them are as a result of candid or hidden cameras without the subjects knowing about it? These are all for fun and entertainment, or we may say they are necessary and they do not harm anyone. However, have you ever received a traffic ticket in the mail that shows your pictures (front, back, and sideways) along with a ticket for the red light you crossed? Do you see how clear those pictures are?!

Tuesday, April 20, 2010

Fallacies

          In order to understand what a fallacy is, one must understand what an argument is. Very briefly, an argument consists of one or more premises and one conclusion. A premise is a statement (a sentence that is either true or false) that is offered in support of the claim being made, which is the conclusion (which is also a sentence that is either true or false).

Tuesday, April 6, 2010

Zarathustra

Due to lack sufficient documentation, the exact date of Zarathustra’s birth is not clear. After the Arab invasion, almost all the existing written words were destroyed by the invaders. Therefore, historians have to base their search on relics of the past, antiquities, and any remaining documents written afterwards. However, as of yet they have not come up with an unanimous date. Some historians relate Zarathustra’s appearance to the fourth millennium BC, but the majority of the researchers record his birth in the middle of the sixth hundred BC, and his death to have occurred in 583 BC. The place of his birth is supposed to be either in the present state of Azerbaijan (Athropaten), or in south-east of Iran. They believe that he was killed on the steps of a temple in the city of Balkh, on 583 BC.

Wednesday, March 31, 2010

زرتشت

به دلیل نداشتن مدارکِ کافی‌، تاریخِ دقیقِ ظهورِ زرتشت مشخص نیست. در دورهٔ اسلامی و زمانی‌ که ایران مورد حملهٔ تازیان قرار گرفت، هر چه کتاب بود سوزانده شد. بنا براین پژوهشگران با توجه به آثار تاریخی‌ و با استناد به مدارکی که سالهای بعد تاریخ نگاری شد، بررسی کرده و هنوز هم در مورد زرتشت اتفاق آرائ ندارند. بعضی معتقدند که زرتشت به چهار هزار سال پیش متعلق است، ولی‌ اکثر محققین اعتقاد دارند که زرتشت در اواسط قرن ششم پیش از میلاد به دنیا آمد و در سال 583 قبل از میلاد بر روی پله‌های معبد بلخ به قتل رسید. محّلِ تولد زرتشت به قولی‌ در آذرآبادگان فعلی‌ (اثروپاتن) و به قولی‌ دیگر در جنوب شرقی‌ ایران بوده است

Sunday, March 28, 2010

Identified Flying Objects

There are stray objects in our galaxy that astronomers have identified, named, categorized, and researched; or they have hypothesized these objects’ impacts on earth or on other objects in galaxy. Since these roaming around objects, with known chemical components, are mostly recognized, I would like to call them identified flying objects. Three of the most well known of these objects are: comets, asteroids, and meteoroids.

Monday, March 22, 2010

Norooz: Festival of Life

These days, in celebration of Norooz, one notices so much commotion, as it has always been the case. Iranians living abroad plan their new year by whose house or restaurant or cabaret to attend for celebration. Those living in Iran, if young, plan how to perform Chahar Shanbeh Soori (last Tuesday night celebration before the end of the year), in order to avoid the establishment’s confrontation. Older ones are busy, as usual, in providing for the festivities. House cleaning is in order as well. Some would like to know about the origination of Norooz, especially that Norooz was recognized this year as a national Iranian holiday by the UN.

Friday, March 12, 2010

نوروز: جشن زندگی‌

این روزها به مناسبت فرا رسیدنِ نوروز، مثلِ هر سال شور و شوق زیادی به چشم خورد. ایرانیانِ خارج از کشور در فکر هستند که به کدام میهمانی یا رستوران یا کاباره بروند. ایرانیان درون مرزی اگر جوان باشند در تهیّه مقدمات چهار شنبه سوری برای مقابله با رژیم هستند. مسّن‌ترها هم طبق همیشه در تلاشِ معاش هستند، و تهیّهٔ خوراک و پوشاکِ نوروز. تمیز کردنِ خانه و محّلِ کار هم در دستورِ عمل است. بعضی‌ها هم دوست دارند بدانند نوروز از کجا آمده و تاریخچهٔ آن چیست، بخصوص که امسال در سازمان ملل نوروز به عنوان یک جشن ملّیِ ایرانی‌ ثبت شده است

Tuesday, March 9, 2010

Sunday, February 28, 2010

گفتگو

گفتگو رد و بدل کردن کلام است. صحبت کردن ساده ترین نوع گفتگو است. صحبت کردن خود به انواع مختلفی‌ تقسیم میشود از جمله نطق، سخنرانی‌، مناظره، و بحث. بحث در حقیقت تبادل افکار با روش و مقررات خاصّ خود است. کاملترین نوعِ بحث، دیالکتیک است. هر کدام از موارد ذکر شده در زیر شرح داده میشود

Sunday, February 21, 2010

A Childhood Memory

My father, who passed away about 13 years ago, was once a government official in the city of Qom. He was a pious person and because of his strong religious beliefs, he would travel to religious sites and mausoleums every so often.

Tuesday, February 16, 2010

خاطره پیش از انقلاب

پدر من که حدود ۱۳ سال است فوت کرده است زمانی‌ رئیس یکی‌ از ادارات قم بود. اعتقادات مذهبی‌ او بسیار قوی بود و سالها بعد که در تهران و سایر شهرها زندگی‌ میکرد برای زیارت به قبور متبرکه از جمله قم به آن نواحی سفر میکرد. هر بار به قم میرفت با دوستان قدیمش ملاقات میکرد.

Wednesday, February 10, 2010

Democracy

“Democracy” is driven from a Greek word. It can be broken down into two words: demos, meaning people, and kratia, meaning rule, strength, or might. Therefore, democracy means people ruling themselves. It implies that government is not a special group of trained bureaucrats, but all people participate in governing themselves.

Monday, February 8, 2010

دموکراسی

دموکراسی‌ یک لغت یونانی است که از دو واژه دموس به معنی مردم و کراتیا به معنی‌ حکومت تشکیل شده است. بنا براین دموکراسی‌ یعنی حکومت مردم بر خودشان. منظور این است که حکومت توسط تعداد خاصی‌ نیست بلکه کلیه آحاد مردم بر خود حکومت میکنند

Monday, February 1, 2010

کوه

آن قلّه که آحادِ برین بود همین بود؟
آن کوه که نمایندهٔ دین بود همین بود؟
آن قایدِ اعظم که ز آیاتِ عُظا م بود
آن کوه که نگهدارِ زمین بود همین بود؟

Thursday, January 28, 2010

Travel Diary

In my recent trip to Iran, I tried to have a conversation with every rank and age. Younger generation seems to be active in the new uprising, especially college students who have proven to be very effective in educating others. However, my conversation was mostly with the group who remembered the era before the revolution.

Wednesday, January 27, 2010

مشاهداتی از ایران

در سفر اخیر به ایران سعی‌ کردم که با تمام اقشار جامعه در ارتباط باشم تا دیدگاه بهتری نسبت به وقایع ایران داشته باشم. گرچه من با جوانان ایران تماسی نداشتم و مشاهداتم در رابطه با اشخاصی‌ بود که دورهٔ قبل از انقلاب را بخاطر میاوردند، ولی‌ به نظر می‌رسید که جوانان، بخصوص دانشجویان، در رشد آگاهی‌‌های مردم بسیار تاثیر داشته اند