اندیشمند بزرگترین احساسش عشق است و هر عملش با خرد

Tuesday, July 13, 2010

فعالیت اجتماعی

دو راه در جنگل از هم جدا می‌شدند، و عبور از هر دو مقدور نبود
ایستادم و به عمق یکی‌ نگریستم
تا آنجا که پیچ خورد و به پشت درختان سُرید
پا در راه دوم گذاشتم
که شاید مثل اولی‌ بود
با چمن‌های پا نخورده که حضور پای مرا دعوت میکرد
هر دو راه در مقابلم بودند فرش شده از برگهای سیاه
و پنداشتم که راه اول را برای سفر دیگری رها کنم
آگاه که ممکن است هیچگاه از این مسیر بر نگردم
آه، که بعد از سالیان سال خواهم گفت که: دو راه
در جنگل از هم جدا شدند
و من آن راهی‌ را انتخاب کردم
که کمتر از آن عبور شده بود
و همین و فقط همین مهم بود
راهِ انتخاب نشده از رابرت فراست