اندیشمند بزرگترین احساسش عشق است و هر عملش با خرد

Friday, September 9, 2011

در خلقت

راویان اخبار و طوطیان شکر شکن شیرین گفتار چنین حکایت کنند که آنچه کردگار خلق کند از غرب به شرق کند، که در خلقت هر چیز رازی‌ نهفته و در قامت هر کس روزنی سفته که از منفذی هوای خوش درون و از منفذ دگر برون شود.
شعر
حکمت هر چیز چو پوشیده راز     چون که به روزن شود انسان نیاز
هر چه از دیده دور شود کور شود و آنکه ما را بیان دهد جان دهد، که لعبت روئی بس زیبا با جامه‌ای دیبا نگاهش بر من افتاد که با جیبی‌ خالی‌ و همتی عالی‌ با تفکر در این خلقت و با قلبی پُر رقت به قصد ینگه دنیا از دیار نکبت به جستجوی مکنت شدم.
شعر
تن ادمی‌ شریف است به دلار آدمیت     و لباس آرمانی است اعتبار آدمیت
و در دیار غربت به سوی بار تعالی روی آورده از آیات شریفه مستفیض شدم که خداوند در سوره یونس آیات ۴ و۵ میفرماید که “اوست خدائی که آفتاب را رخشان و ماه را تابان فرمود و سیر ماه را در منازلی تعیین کرد تا بدینوسیله شماره سنوات و حساب ایام را بدانید‌ اینها را خدا جز بحق و مصلحت نظام خلق نیافریده خدا آیات خود را برای اهل علم و معرفت مفصل بیان خواهد کرد به حقیقت در رفت و آمد شب و روز بلکه در هر چیزی که خدا در آسمان و زمین خلق فرموده برای اهل تقوی علامت و نشانه های قدرت خدا پدیدار است.” بنابراین بر همه واضح و مبرهن است که این کهکشان پُر عظمت که میلیارد ها سال قبل از ما وجود داشته و میلیاردها بار از کره زمین با عظمت تر پهنه افراشته همه برای ما خلق شده‌ا‌ند پس بر آن شدیم که به اصل رجوع کنیم و از هیچ امر روی نتابیم تا راز خلقت را بشکافیم.

در خلقت انسان- در سوره العلق آیهٔ دوم میفرماید خلق‌الانسان من علق، یعنی‌ که ما انسان را از آب گندیده (یا خون دلمه شده) خلق کردیم تفسیر این در این حکمت است که پروردگار اول آبرا خلق کرد و آنرا به گوشه‌ای نهاد تا بگندد و یا خون را خلق کرد و رها کرد تا دلمه شود و سپس از میان آن ادمی‌ را بیرون کشید در سوره اعراف آیهٔ ۱۸۹ میفرماید که “اوست خدائی که شما را از یکتن آفرید و از او نیز جفتش را” پس ما همه از یکی‌ و با زیرکی ولی‌ از آب گندیده خلق شده ایم.
شعر
آب بدم بنده شدم     گند بدم زنده شدم
خون بدم دلمه شدم   گاز بدم دنده شدم
از مگس آکنده شدم     ملای بی‌ خنده شدم
سوی اِل.اِ. رانده شدم     حالیا خواننده شدم
مجددا خداوند در سوره حج میفرمایند که “ای مردم …. بدانید‌ که ما شما را نخست از خاک آفریدیم آنگاه از آب نطفه آنگاه از خون بسته آنگاه از پاره گوشت تمام و ناتمام…” و خداوند در سوره های مختلف تصمیمش را در مورد مادّه اصلی‌ خلقت عوض می‌کند که البته او قادر متعال است.

در خلقت حیوانات- در سوره نور آیهٔ ۴۴ میفرماید که “و خدا هر حیوان را از آب آفرید که بعضی بر شکم روند و برخی‌ بر دو پا و برخی‌ بر چهار پا” که البته از بدیهیاتِ حیوانات آنکه حشرات که کثرتشان به مراتب بیش از همه موجودات باشد اکثرا بیش از چهار پا دارند و خداوند که داناست ذکری از آنان به میان نیاورده که وقت غنیمت و روده درازی بی‌ ثمر باشد و همچنین خداوند به کرات در قرآن کریم دلیل خلقت حیوانات و نباتات را بیان نموده که همه برای ما انسانها خلق شده ا‌ند تا آنها را بخوریم تا بازوانمان مانند شکنجه گران قوی و گردنمان مانند پاسداران ستبر و اشکم‌مان مانند ملایان گرد شود.
شعر با تضمین
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند     تا تو نانی به کف آری و به محنت نخوری
مرغ و کبک و گوسفند در مسلخند     تا تو آنها را تناول کنی‌ و کیف کنی‌

در خلقت گاو- گر چه حالیه در خلقت حیوانات سخن رفت ولی‌ خلقت گاو در نوع خود بی‌ نظیر و لازمه تعقل و تکاشف جداگانه ایست که گاو موجودی است سنگین وزن و کاهل که چشمانی ورقلمبیده دارد و دم درازی برای پراکندن حشرات و به دلیل اهمیت آن اولین سوره قرآن بعد از فاتحه سوره بقره یعنی‌ گاو باشد که در این حکمتی است که از اسرار الهی است و آنان که فرمایشات او را میخوانند و به آن عمل میکنند و به توصیه او شمشیر به دست میگیرند همانا در چشم خداوند گاوانی در لباس انسانند.
شعر
چسبان به گاف یک الف و واو     کامل شوی، به عین یک گاو
در همین سوره در آیهٔ ۵۴ خداوند به قوم بنی‌ اسرائیل که گوساله پرستی‌ کردند فرمان داد “وقتی‌ که موسی‌ به قوم خود گفت ای قومِ من شما حقیقتا ظلم به نفس خود کردید که گوساله پرستی‌ اختیار کردید پس توبه کنید بسوی خدا و به کشتن یکدیگر تیغ بر کشید” چون خداوند گاو را نه برای پرستیدن بل برای خوردن خلق فرمودند پس به آنها گفت که یکدیگر را بکشند و باز خداوند در آیات ۶۶ تا ۷۲ از بنی‌ اسرائیل میخواهد که گاوی را بکشند و قسمی از اعضای آن گاو را بر بدن مرده زنند تا زنده شود.
ایضاً شعر
گاوان و خران بار بردار     چون سینه زنانِ سرِ بازار

در خلقت ویندوز- از بیل غلامِ گیت زاده نقل است که شخص مذکور در کتاب مشهور به علامایکروفی‌ السافت احادیثی از ظهور و علائم ویندوز منقول داشته است که چون دولابی است که هر آینه آنرا بگشائی خلقتی مستور در جهانی‌ محصور یابی‌ و چون موشِ ناچیزی را در دست گیری عوالم مادیات را پست گیری و همانا خداوند همچون او مکر کرد که در سوره ال عمران آیهٔ ۵۴ میفرماید “یهود با خدا مکر کردند و خدا هم در مقابل با آنها مکر کرد و از همه کس خدا بهتر مکر تواند کرد.”
شعر
چند تِرابایت حافظه در مشت دار     موش را در تحت یک انگشت دار
تا فزونت آیدت علم و خرد     از زمین تا عرش اعلی میبرد
همانا که در آیهٔ شریفه پنجم سوره ملک خداوند از خلقت ویندوز میگوید که :ما ستارگان دنیا را چراغانی کردیم و با تیر شهابِ آن ستاره‌ها شیطان را راندیم” که واضح و مبرهن است که منظور از راندن شیطان خلقت ویندوز و منظور از تیر شهاب صفحه روشن ویندوز است.

در خلقت بادمجان- خداوند در سوره انعام آیهٔ ۱۴۱ میفرماید “او خدائیست که برای شما بستانها از درختان داربستی (منظور بوته بادمجان است) چون سایر درختان و درختان خرما و زراعتها که میوه و دانه های گوناگون آرند…. آفرید” و همچنین در کتب و اقوال معتبره آمده است که بادمجان همان خیار است که چون در آفریقا به عمل آید در نوک آن دمل آید و رنگش به تیرگی گراید و ماتحتش چون ماتحت افریقیون گشاده باشد و آن صفات حمیده از آن رمیده و آن رونق بازار دل آزار گشته آید ولی‌ چون پوست کنده آنرا در روغن اندازی بسی‌ عزیز و لذیذش گردانی.
شعر
ای آنکه به روی من بری رشک     پرهیز مکن ز خوردن کشک
ایضاً شعر اغانی
تو این زمستون اون دلش بیداره     کشک و نعناع و پیاز داره میاره
توی قابلمه جان جان جان     توی قابلمه جان جان جان     پُره از کشک و بادمجان جان جان     پُره از کشک و بادمجان

در خلقت ریش- و خداوند باریتعالی ریش را از انجهت خلق فرمود تا صورت رجلان را پنهان کند و در میان حفره ای چون دهان کند که روی مردان نا زیبا وگر چه جامه از دیبا بود و آیه‌ای از ریش ظهور نکرد چرا که فلسفهٔ وجودیِ اسلام به ریشی بسته آید و نه آنکه هیچ ریشی از پریشی خسته آید.
شعر
اسلام جهش کنان رود پیش     گر مرد خدا فزون کند ریش
و صورت نسوان مقبول بود پس خداوند به آنان ریش عطا نفرمود که زنان ریش دار کریه بوند و لطف الهی هر اندازه شود بیش بر آنانی‌ که دارند ریش.
شعر
آنکه ریش و پشم خود کوتاه کند     در جهنم سوز و نال و آه کند

در خلقت فیس بوک- روایات از آیت‌الله ابله حشری است که روزی یک بادام و شبی‌ یک خرما ارتزاق او بود و جز عبادات در درگاه باریتعالی فعلی‌ ازو بروز نکرد تا آنکه حضرت خضر را به خواب دید که سراسر جامه ای سبز تن پوش او بود. عابد را تن به لرزه آمد و گفت یا حضرت شما هم از جنبش سبز آمدید. هر آینه از حضرت طلیعه نوری ساطع گردید به مانند هاله احمدی نژادی و فرمود بدان که به پاداش آنهمه عبادات خداوند کتابی‌ به تو ارزانی کرد. عابد از حضرت پرسید که آن که تو مینمائی ورق نباشد که آن جعبه ای فلزی است که حضرت را خشم بر آمد که خاموش که این فلز نیست و از مشتقات نفتی‌ است و این کتاب نیست که یک لپ تاپ است ولی‌ چون آنرا بگشائی صفحه‌ای نورانی در آن بینی‌ که کتابی‌ است که گفتم و آنرا فیس بوک نامند که تصویر همه جهنمیان در آنست که آنها را یابی‌ و نهی از منکر کنی‌.
شعر
از فیض فیس بوک تو من گُر گرفته‌ام     گوئی که از دست تو فسفر گرفته‌ام
تا در جوار خالق یکتا عزیز شوم     در خانه چند ملای مفت خور گرفته‌ام
خداوند خلقت فیس بوک را در سوره انعام به ما نوید داده‌اند همانا که در آیهٔ هفتم میگوید “و اگر ما کتابی‌ بر تو فرستیم در قرطاس (یعنی‌ لپتاپ) که آنرا به دست خود لمس کنند باز کافران گویند این نیست مگر سحری آشکار”.

در خلقت تف- شیخ‌الاسلام الوات قینی در رساله توضیح المسائل خود که به کلیه علوم و جمیع نجوم به تفصیل پرداخته از جمله در باب نگاه به قوزک پای زنان و یا چگونگی‌ ذکر انبیا در زمان هم آغوشی و یا قصاص کشتن حشرات موذی و آب زیرکاه همچنین در باب آب دهان به طور مبسوطی پرداخته است. اهم کلام این است که خالق بینی‌ را برای استنشاق و دهان را برای ارتزاق خلق کرد که آنکه شرم کند غذا را با آب دهان نرم کند و هر آینه مُخاط بینی‌ به دهان دخول کند لذت تناول را دور کند و همانا تف کردن لازم آید.
شعر
گر بر دهنت فرو کشی‌ مف     چون تیر ز کمان رها بکن تف
ایضاً شعر
گفتم که دلم ز چشم تو خوناب است     آب دهنم برای تو گرداب است
گر تف بکنم داخل وان حمام     هر گوشه آن چو بچه تالاب است

در خلقت بمب اتم- خداوند در خلقت بمب اتم در سوره اعراف آیهٔ ۱۳۳ میفرماید “بر آنها توفان و ملخ و شپشک و وزغ و خون آن نشانه های آشکار فرستادیم” و بمب بر وزن بمب از کلمه بمبئ میاید که از شهر های هندوستان باشد و اتم بر وزن اتم از کلمه تلاطم میاید چرا که هر چه بر آن بمب اتم وارد شود همواره در تلاطم شود و حکایت است که در جانب دیار اجانب گیاهانی میرویند که به آنها اتم گویند و هر آنکس بدان انگشت نماید همانا دستش از مچ بر آید و بسیاری طالب بمب اتم باشند که قدرت ستمگران و دیکتاتوران در آن باشد.
شعر
هیچگه نظری به قامت شید مکن     دل بسته به آنچه بمب گردید مکن
ملا که بمب خواست از روز ازل     در جهل و سفاهتش تردید مکن

در خلقت عنکبوت- و این یکی‌ از معجزات خداوند باشد که سوره‌ای با ۶۹ آیه با عنوان عنکبوت نازل کرده ولی‌ یک کلام نه از عنکبوت در این آیات نامیست و نه به وجود عنکبوت راهیست که اسرار خداوند بر ما مردم گنهکار مکشوف نخواهد شد که ما نابخردان و او دانا. که در همین سوره در آیهٔ ۱۶ میفرماید “ای مردم خدا را پرستید و ازو بترسید که پرستش و ترس از خدا اگر بفهمید از هر چیز برای شما بهتر است”. ولی‌ در احادیث معتبر ذکر است که عنکبوتِ ماده حیوانی است بس دغل باز که با عشوه‌گری شوئی‌ بیابد و با او هم آغوشی کند و پس از هم آغوشی بر او نیشی زند و شوهر را تناول کند که خداوند به کرات در قرآن فرموده است که زنان را فقط برای نزدیکی‌ به کنار گیرید که آنکه زد بر زنش سیلی‌ درشت گربه را پیش حجله کشت.
شعر
آن نر که به تار جهید و در دام گرفت     از مادهٔ عنکبوت شبی‌ کام گرفت

در خلقت سوشی- عالمان در اینکه در چه زمانی‌ سوشی خلق شد در اختلافند که گروهی آنرا به زمان قبل از خلقت آتش و گروهی آنرا در زمان آرش میپندارند. ولی‌ ما با علم تحقیق و اسلحه تدقیق به فراسوی جزایر چینیان رفتیم و در کتب معتبرهٔ آنها به تفحص پرداختیم و چون غور کردیم شکیات را دور کردیم.
شعر
خور سوش [منظور سوشی است، به مقتضای شعری آمد] که عمر جاودانی این است     ماهی‌ چو بپخت بسیار غمگین است
واسابی بزن و سوی به ماهی‌ِ خام     با سوشی و ساکی زندگانی‌ این است
و در کتب بودائی و شنتوئی خداوند عظیم‌الشاًن فرموده که سوشی را از انجهت خلق نمودیم که ماهی‌ چون همواره در آب است گوشتش لطیف و اندامش ظریف و جثه اش نحیف ماند که چون آنرا در آتش نهی در فشارش دهی‌ و حتی اگر در ماهی‌تاوه تفلان شود حیران شود و آنچه از هم مجزا گردد چگونه غذا گردد پس به آن اندک ماهی‌ کته افزودیم تا یک لقمه شود که هر آینه یاری در کنار کنید آنرا زهر مار کنید. خداوند در سوره اعراف در آیهٔ ۱۶۳ در مورد سوشی میفرماید “و ای رسول بنی‌ اسرائیل را از آن قریه که در ساحل دریا بود باز پرس که از حکم تعطیل شنبه تجاوز کردند آنگاه که به روز شنبه ماهیان پیرامون دریا پدیدار شده و در غیر آن روز اصلا پدید نمی‌آمدند بدین گونه ما آنانرا به عمل فسق و نافرمانی امتحان کردیم”.
شعر
چون در نوک بینیت ببینی جوشی     باید بخوری ۲۳ مثقال سوشی

No comments:

Post a Comment