اندیشمند بزرگترین احساسش عشق است و هر عملش با خرد

Sunday, April 17, 2022

دین ستیزی

این عبارتی است که زعمای قوم مذهبی اختراع کرده‌اند، که از هر گونه واکنشی به مزخرفات دینی آنان جلوگیری کنند. این مختص به اسلام نیست، چرا که در غرب مسیحی / یهودی نیز به زبانها و گفتار‌های متفاوت این اصطلاح دیده میشود. ستیز به معنای جنگیدن است. بنابراین چنانکه شما در بحثی جمله‌ای را عنوان کنید که انتقاد سازنده‌ای به یک جریان مذهبی باشد، و شخص مقابل بحث به آن جریان مذهبی اعتقاد داشته باشد، با گفتن "لطفا دین ستیزی نکنید" به بحث خاتمه میدهد.ا

در این پاسخ دو نکته نهفته است که هر یک از این دو باید بررسی شود. نکته نخست این است که چرا شخص معتقد به مذهب خاصی علاقه‌ای به چنین بحثی ندارد، و دیگر آنکه چرا طرف مقابل مطیع این واکنش میشود و دیگر سخنی در جهت تثبیت ادعایش نمی‌گوید.ا

یکی از وسائلی که میتواند یک رشته و یا فرایند انسانی را گسترش دهد، قدردانی از آن رشته، و اهدای جوائز است. گرچه دانشمندان عموما برای گسترش دانش خود به پیشرفت‌های علمی میپردازند، ولی حتی به علم نیز جوائز متعددی، از جمله نوبل، فیلدز، ولف، رویال، نشنال، و دهها جوائز دیگر تعلق گرفته است. در هنر سینما، موسیقی، نقاشی، و سایر هنرها، جوائز بیشمارند، و همه به تماشای مراسم اسکار و سایر جوائز علاقمندند. در نویسندگی در رشته‌های متفاوت، در شعر، در ورزش، و هر پدیده اجتماعی دیگری که قابل تصور باشد، جوائز بیشماری به بهترین‌ها داده میشود، و در مورد آن رشته تبلیغ میشود. تنها فرآیندی که نه تنها جایزه ندارد، رقابت نیست، حتی پرسیدن اعتقادات شخص به آن ممنوع است، مذهب است. دلیل اینکه اشاعه مذهب به تبلیغ احتیاجی ندارد این است که به طور سنّتی، مذهب نسل به نسل حقنه شده است و نه تنها دستگاههای مذهبی، بلکه دستگاههای دولتی نیز اجازه هر گونه پرسش و یا اعتراض به مذاهب را ممنوع کرده‌اند. خدا پرستی، که سرچشمه هر مذهبی است، پاسخی، گرچه احمقانه، به بنیادی‌ترین پرسش هر انسانی در مورد علت وجودی این جهان، دارد. بدین صورت، قبول و عدم تحقیق و یا جست و جو در این مورد بیهوده فرض شده است.ا

در دنیا، حدود ۴۲۰۰ مذهب متفاوت وجود دارد. ۸۵ درصد مردم دنیا خود را به مذهب خاصی وصل میکنند. در ویکیپدیا، مذاهبی که طرفداران میلیونی دارند ثبت شده است، که در صدر آن مسیحیت با بیش از دو بلیون طرفدار قرار دارد. با وجود چنین وسعتی، شما هیچگاه نمیتوانید در یک کشور بسیار مذهبی، مانند آمریکا، از کسی در مورد مذهبش پرسش کنید، چرا که این یک امر بسیار خصوصی است و ربطی به کسی ندارد. دلیل وجود چنین فرهنگی عدم اجازه به پرسش کننده برای بررسی و شاید رد آن نظریه مذهبی است. ولی در کشورهائی که مذهب قدرت دولتی و قانونی دارد، به عنوان مثال در ایران، نه تنها مذهب در شناسنامه هر فردی ثبت شده است، بلکه دولت میتواند برای عدم اجرای فرامین مذهبی انسانها را زندان، شکنجه، و حتی اعدام کند.ا

آنچه که در کلیه مذاهب مشترک است وجود نامشهود خالقی است که این جهان و کلیه موجودات آنرا خلق کرده است. جالب این است که به این خالق، فقط انسانها اعتقاد دارند، و انسانها یک صدم درصد (یعنی یک ده هزارم) کل موجودات جهان را تشکیل میدهند. سابقه تاریخی ما در کره زمین نیز بسیار ناچیز است، و موجودات بیشماری پیش از ما وجود داشتند. به عنوان مثال، ما انسانها در شکل فعلی خود حدود شش ملیون سال است که در پهنه گیتی حکمرانی می‌کنیم، در صورتی که دایناسورها حدود ۱۶۵ ملیون سال بر جهان استوار بودند، و ما انسانها یکی از غذاهای مورد علاقهٔ گوشت خوارانشان بودیم! اینکه ما از نظر فکری و مغزی بر سایر موجودات برتری پیدا کردیم، البته پدیده بسیار مهم و استثنائی است، و شاید اختراع یک خالق نیز در نتیجه همین هوش نوظهور ما باشد.ا

زمانی که مذهب در قدرت است، و به عنوان مثال حکومت را در اختیار دارد، معتقدین به آن مذهب به حقوق کسانی که آن مذهب را ندارند به راحتی تجاوز میکنند. در مورد جمهوری اسلامی سخنی نمی‌توان گفت، که فلسفه آن در عنوان آن مشهود است، و اینکه چگونه اسلام و جمهوری در یک عبارت تلفیق میشوند بحث دیگری است. ولی در جوامعی که خود را دمکراتیک میدانند، مانند آمریکا، چگونه مذهب از طرف دولت تشویق و ترغیب میشود، قابل بررسی است. چنان که گفته شد، یکی از پرسش‌های ممنوعه در آمریکا پرسش در مورد اعتقادات مذهبی افراد است. دوم آنکه روًسای جمهور قبل از ورود به کاخ سپید روی انجیل دست میگذارند و مسیحیت خود را تایید میکنند. هر گونه تجارت یا بازرگانی مذهبی در این کشور (و تقریبا کلیه کشورهای اروپائی) از مالیات معاف میباشند. در دادگاه‌ها روی انجیل قسم می‌خورند، و خلاصه در کلیه موارد دولتی مذهب دخالت دارد. در قرن بیستم، فقط یک نماینده کالیفرنیا بود که خود را بی‌خدا میدانست. به غیر از او، در تمام مدتی که این کشور پایدار بوده است، کلیه عوامل دولتی ادعای مذهبی بودن کرده‌اند. اخیرا در مجلس دو یا سه نفر مسلمان پیدا شده‌اند، ولی قبل از اینان، همه یا مسیحی و یا جهود بوده‌اند.ا

رژیم آخوندی، چنان که ثابت شده است، چیزی جز ادامه رژیم پهلوی، ولی در معیار دیگری، نیست. تبلیغ دین شیعه در زمان رژیم سابق بطور وسیعی اجرا میشد. خانواده‌های بهائی از طرف گروه‌های اسلامی بطریق فاشیستی شناسایی، و بطور گروهی محدوده آنها مورد تهاجم سازمانهای شناخته شده وابسته به ملاها قرار میگرفت. به این دلیل کسانی که بدین بهائیت اعتقاد داشتند سعی میکردند آنرا مخفی نگاه دارند. در حقیقت بهائیت اعتراضی به دین شیعه بود، کما اینکه شیعه در ابتدا اعتراضی به دین سنی بود. سُنت، که در زمان خود پیغمبر و تا قرنها پس از آن تنها شاخه اسلام بود، به دلایل سیاسی، و فقط در ایران، به دین شیعه تبدیل شد. این خود شاید گواه معتبری بر این باشد که ادیان بطور کلی به منظور اهداف سیاسی به وجود میایند.ا

همچنان که علم پیشرفت می‌کند، خرافات عقب‌ نشینی میکنند. جنایات کلیسا در قتل دانشمندانی که کشفیات علمی آنها با انجیل مطابقت نمیکرد فراوان است. مشهورترین آنها محاکمه گالیله در سال ۱۶۱۵ بود که عنوان کرده بود که زمین دور خود و دور خورشید میچرخید، و این با انجیل مغایرت داشت. البته کسانی هستند که هنوز هم گرد بودن زمین را قبول ندارند و آنقدر پیشرفته هستند (!) که حتی سایت اینترنتی دارند. ذکر مجدد این نکته ضروری است که تا زمانی که مذهب در قدرت است، برای پایداری خود از هیچ جنایتی رویگردان نیست. بنابر این دلیل اینکه مذهبیون زمانی که در قدرت مطلق نیستند، با ذکر "عیسی بدین خود، موسی بدین خود" و یا "دین ستیزی" از بحث در مورد ارزش اساس و پایهٔ اعتقاداتشان پرهیز میکنند شکست بی‌شک آنها در چنین بحث‌هایی است.ا

 

حال ببینیم چگونه است که کسانی که با آگاهی به بی‌مورد بودن اساس اعتقادات این اشخاص، از بحث با آنها پرهیز میکنند، و یا پس از اقدام به بحث از به چالش کشیدن "اعتقادات" آنها میگریزند، چیست. این عقب‌ نشینی بدین دلیل است که جمله ساختگی "به اعتقادات اشخاص نباید توهین شود"، و "هر گونه اعتراضی به اعتقادات اشخاص توهین است" کسانی را که به حقانیت عقایدشان در مورد از بین بردن خرافات (که ادیان همان خرافات میباشند) مورد تعلیل قرار میدهد، جهتی است که جوامع با پیروی از سیاست و قوانین مدافع مذاهب در پیش گرفته‌اند.ا

ابر قدرت آمریکا، با نیروی نظامی که تقریبا برابر مجموعه قدرتهای نظامی بقیه جهان است، و با یک قرن عقب‌ نگاه داشتن کشورهائی که به منابع زیر زمینی آنها احتیاج داشته‌اند، توانسته‌اند نیروئی بسازند که تقریبا کلیه کشورهای اروپائی و آسیایی را مقهور خود ساخته و به آنها اجازه قدرت نمائی در سطح جهانی را ندهند. پس از شکست مفتضحی که دولت آمریکا در جنگ ویتنام خورد، به این نتیجه رسید که بهترین راه برای پاسداری از ثروت بی‌حد کسانی که دولت‌های آمریکا را در قبضه دارند، این است که روابط ارتباط جمعی نیز در دست دولت باشد. به عنوان مثال، بر طبق نوشته ویکیپدیا بیش از صد کانال تلویزیونی آمریکا توسط هفت شرکت اداره میشوند. در مورد سایر روابط ارتباط جمعی، در آمریکا شش شرکت نود درصد وسائل ارتباط جمعی را در دست دارند، که همه وسائلی هستند که جمعیت قریب به اتفاق مردم آمریکا از آنها استفاده میکنند. به همین دلیل زمانی که حمله روسیه به اکراین پخش میشود، گفتار قریب به اتفاق وسائل ارتباط جمعی آمریکا مشابه سخنان سخنگوی کاخ سپید است.ا

دولت آمریکا که چنان که گفته شد بر بیش از نیمی از دنیا تسلط دارد، بیش از یک قرن است که به اهمیت مذهب، و اعتقادات مذهبی قریب به اتفاق ساکنین جهان، پی برده است. از زمانی که اخوان المسلمین به کاخ سپید دعوت شدند، گسترش اسلام برای عقب‌ نگاه داشتن مردم خاورمیانه در دستور عمل قرار گرفت. نه تنها در خود آمریکا با ابزار مسیحیت افکار مردم کنترل میشود، در سایر کشورهای دنیا نیز به همین ترتیب دین ترویج میشود. به عنوان نمونه، مردم فیلیپین اعتقاد راسخ به مسیحیت دارند و مراتب مذهبی را کاملا رعایت میکنند. قبل از ورود اسپانیا به فیلیپین در قرن شانزدهم، مذهب مردم رنگی از ادیان هندی داشت، و با مذهب مسیحیت کاملا مغایر بود. مذهب عامل بسیار خوبی است که می‌توان به سادگی مردم را توسط آن تحت سلطه قرار داد.ا

در نهایت، مبارزه با مذهب یکی از ارکان گسترش فکری بین مردم است. کسانی که خود اطلاعاتی در مورد مذاهب و انواع مختلف تفتیش عقاید مذهبی برای تحت انقیاد درآوردن جوامع دارند، باید بکوشند که به آگاهی مردم، و اینکه عامل مذهب چگونه میتواند انسانها را به اسارت بکشد، کمک کنند. عباراتی چون عیسی بدین خود، موسی بدین خود، و یا مذهب ستیزی،  باید با گسترش دانش و آگاهی عمومی خنثی شوند.

No comments:

Post a Comment