اندیشمند بزرگترین احساسش عشق است و هر عملش با خرد

Friday, April 5, 2013

نوآوری‌های باستانی (۳) بخش پایانی

 
این کتاب که در سال ۱۹۹۴ انتشار یافت اختراعات و نوآوری‌های دوران باستان را مورد بحث قرار میدهد. کتاب گنجینه ایست از پیدایش اختراعات و اکتشافاتی که در زمانهای بسیار دور به منصه ظهور رسیده‌اند. بسیاری از این نوآوری‌ها با سقوط امپراتوریهای متفاوت از یادها رفتند و قرنها بعد به عنوان اختراعی جدید (به دلیل عدم آگاهیِ تاریخی‌) عرضه شدند. نمونه‌های چشمگیری از این ابداعات در ایران باستان صورت گرفتند. در اینجا صرفا آن اختراعاتی که سرچشمه آنها در سرزمین پهناور ایران بوده است نقل میشوند. در ضمن، چون گاهی به “ایران” و گاهی به “پرژیا” اشاره میشود، چنانکه کلمه “ایران” استفاده شود در اینجا نیز همین کلمه مورد استفاده قرار می‌گیرد. اگر در کتاب از واژه “پرژیا” استفاده شود، از معادل زبان خود‌ یعنی‌ “پارس” در اینجا استفاده میشود. گفتار این نکته ضروریست که مقدار معتنابهی از اختراعات در خاور نزدیک، که مهد فرهنگ و تکنولوژی آن زمان بود، به وجود آمدند. خاور نزدیک قرنهای متوالی زیر فرمان امپراتوریهای بزرگ آن زمان، از جمله آشور و فنیقیه و ایران بود. در بخش نخست  به گوشه‌هایی از پنج فصل آغازین این کتاب اشاره‌ای شد. در بخش دوم فصول پنج تا هشت مورد بررسی قرار گرفت. در بخش آخر، مطالبی که به ایران اشاره دارد و در چهار فصل پایانی کتاب آمده مرور میشوند. مطابق سابق، تاریخهای ذکر شده در این کتاب همه میلادی (قبل یا بعد از میلاد مسیح) هستند، که چنانچه به قبل از میلاد مربوط باشند، حروف (ق.م.) بعد از اعدادِ نشان دهندهٔ سال میایند.

فصل نهم به کشاورزی و آبیاری اختصاص دارد. در دیباچه این فصل به تاریخ کشاورزی اشاره شده است: “حدود ۱۰۰۰۰سال  ق.م. یعنی‌ اواخر دوران یخبندان، شخم دانه‌های خوراکی [مانند گندم] با داس‌های سنگ چخماخی، و آرد کردن آن به وسیله هاون، در خاور نزدیک صورت میگرفت. گسترش این روش تا سوریه، که خارج از محدوده رشد طبیعی این دانه‌ها بود، در ۹۰۰۰ ق.م. مشاهده شده است. کاشت دانه‌ها در این منطقه ضروری بود. آخرین مرحله کشاورزی دانه‌های خوراکی در جریکو و سایر مناطق گسترده مانند سوریه و ایران در ۸۰۰۰ ق.م. نمایانگر این نکته است که مقدار محصول تولید شده بیش از آن بود که بتواند خودرو و دیمی باشد.” ۳۸۱) در این فصل از استفاده از انرژی باد سخن رفته است و در صفحه ۳۹۳ دیاگرامی از یک تهویه بادی کشیده شده، با این توضیح که: “تصویر یک آسیای بادی عمودی اسلامی مربوط به قرن نهم میلادی که در ایران یا افغانستان اختراع شده است. بادگیرهای قیفی به چرخش سریعتر (بر اثر وزش باد بر روی پره‌ها) کمک میکردند. بادگیرهای بزرگتر دارای ۱۲ پره یا بادبان بودند.” در ادامه همین بحث میاید: “بر طبق گفته‌های از سینه به سینه نقل شده، مخترع آسیای بادی (بادگیر) دنیای اسلامی در ایران در اواسط قرن هفتم میلادی، و در زمان حمله اعراب زندگی‌ میکرد. عُمَر، خلیفه دوم مسلمانان (از ۶۳۴ تا ۶۴۴ میلادی) خراج سنگینی‌ بر این مخترع تحمیل کرد- و این مخترع آنچنان خشمگین شد که کمر به قتل عُمَر بست. ما نمیدانیم چقدر این داستان واقعیت دارد، ولی‌ باستانشناسان بادگیرهایی در افغانستان و ایران یافته‌اند که حداقل به قرن نهم میلادی مربوط میشوند. این اختراع از سرزمینهای مذکور به سایر نقاط دنیا، از جمله هند و چین، گسترش یافت.” ۳۹۴) پرورش ماهی‌ در روم عنوان قسمت دیگری از این فصل است که اشاره‌ای به پادشاه ایران دارد: “… حدود ۹۵ ق.م…. لیسینوس مورینا به عنوان مخترع زراعت ماهی‌ نام برده میشود… او ثروت هنگفتی خرجِ کندنِ کانالی از دریا کرد… به این دلیل‌ او به ‘خشایارشاه در لباس رومی’ مشهور شد، که اشاره‌ای است به پادشاه ایران و کانالهای بزرگی‌ که به دستور او حفر شدند.” ۴۰۰) در قسمتی‌ تحت عنوان حفاری و معادن میاید: “معادن نفت در اروپا، در پزولی نزدیک ناپل، و در دنیای اسلام در باکو، در ساحل غربی دریای مازندران، در قرن ۱۲ میلادی حفاری شدند.” ۴۰۵) در یکی‌ از قسمتهای این فصل به آبهای زیرزمینی می‌پردازد، و در این مبحث به ساختن قنات در ایران اشاره میشود: “در اکثر مناطق ایران حدود شش تا دَه اینچ باران میبارد. در چنین هوای گرم و خشکی ساختن انبارهای آب، مانند آنچه که رومیها میساختند، میسر نمیباشد. بنابراین، کانالهای زیرزمینی ملقب به قنات، آب مورد نیاز کشاورزی را در زیر زمین از مناطق موجود به مناطق مورد احتیاج میرساندند. بعضی از قناتها تا ۲۰ مایل گسترش میافتند، که بین هر ۶۵ تا ۵۰۰ فوتی، چاههائی حفر میشدند که علاوه بر تهویه هوا برای خارج کردن مواد زائد مورد استفاده قرار میگرفتند. طول این قناتها در مجموع به ۱۷۰۰۰۰ مایل بالغ میشود… تاریخ آن بر میگردد به قرون چهار و شش ق.م. و در زمان امپراطوری پارس، که بعدها قنات سازی پس از فتح مصر در ۵۲۵ ق.م. به آنجا برده شد.” ۴۱۶ و ۴۱۷)
در بخشی از فصل دهم (تحت عنوان خانه و کاشانه) به قدمت فرش دست بافت در ایران اختصاص دارد: “در حالیکه بینوایان اتاقهای خود را با الیاف می‌پوشاندند، متمولین بر روی فرشهای تزیین شده راه میرفتند. بر طبق مدارک تاریخی‌، حدود ۵۰۰ ق.م.، آتوسا دختر کوروش مالک یک کارگاه فرشبافی بود. بر اساس گزارش یک قرن بعدِ گزنفون، شهرت بهترین فرشها را شهر سارد داشت که دربار آنها را برای استفاده شخص پادشاه میخرید. یکی‌ از نقشهای پله‌های تخت جمشید، هدایائی است که از مناطق مختلف برای پادشاه آورده میشد، از جمله پارچه و مواد خام از این قبیل. باقیمانده منجمد شده یک فرش پارسی‌ در آرامگاهی در پازیریک در آسیای میانه کشف شده است که به دلیل آنچه که با این فرش خاک شده، یعنی امیری با ریش مصنوعی و خالکوبی روی بدن، شهرت دارد. این فرش بافته شده از پشم خام که نقشهائی از چند اسب‌سوار و گوزن و شیردال دارد [تصویر طرحی از این فرش در صفحه ۴۳۱ کتاب آمده است]، با ۵۲۰ گره در هر اینچ مربع ریزبافت شده است (در مقایسه با ۸۰ گره در اینچ مربع در بافت پشمی و ۸۰۰ گره در اینچ مربع در بافت ابریشمی که امروزه رایج است). فرش منجمد دیگری که متعلق به حدود ۶۵۰ ق.م. می‌باشد نیز در آرامگاه باش-ادار حدود صد مایلی‌ پازیریک کشف شده که نقش پارسی‌ دارد… شاید گران‌قیمت‌ترین فرش متعلق به خسرو اول (۵۳۱-۵۷۹ م.) باشد. در این فرش که نقشهایی از شکوفه‌های خوشبو داشت، تا پادشاه را در فصلهائی که گلها شکوفه نمیکنند آرامش دهند، گوهرهای بیشماری بکار رفته بود. زمانیکه اعراب تیسفون را تسخیر کردند، این فرش را قطعه قطعه کردند تا بتوانند جواهرات آنرا بفروشند.” ۴۳۱ و ۴۳۲)
در مقدمه فصل بعد که وسائل ارتباطی‌ عنوان دارد، در مورد پیدایش خط و نوشتار سخن رفته است، از جمله: “در اجتماعات کشاورزی خاور نزدیک معاصر با ازیلیان [قبائل فرانسوی و اسپانیائی]، لوحه‌هائی کشف شده‌ که نمایش دهنده دانائی سازندگان آن است. در دو منطقه در ایران  لوحه‌هائی به شکل دائره، نیمدایره، مخروطی، و دیسک مانند کشف شده‌اند که بر روی آنها نقشهائی بصورت  خط و نقطه حک شده است. این نوشتار متعلق به ۸۵۰۰ ق.م. میباشند. به نظر میاید که این لوحه‌ها برای نگهداری تعداد اقلام کشاورزی یا دامی بکار رفته باشند.” ۴۷۶) در قسمت دیگری از این فصل میاید: “اولین سیستم پستی گسترده توسط پارسیان ایران باستان حدود ۲۵۰۰ سال پیش ابداع شد (چاپارخانه). دولتهای وقت به چنین سیستمی‌ احتیاج بسیار داشتند، چرا که امپراطوری آنها که از دریای اژه تا شمال هند گسترش یافته بود،  به سیستم خبر رسانی فوری نیاز داشت. کورش بزرگ (۵۵۰-۵۳۰ ق.م.) بنیان گذار این امپراطوری خط ارتباطی‌ وسیعی را که از سارد، نزدیک ساحل اژه در ترکیه، تا شوش، پایتخت کشور، ادامه داشت بنا کرد… چاپارهای سلطنتی مسافت ۱۶۰۰ مایل از سارد تا شوش را نُه روزه طی میکردند. ۵۲۲)
آخرین فصل این کتاب ورزش و تفریحات عنوان دارد که به وقت گذرانی‌ مردم دوران باستان می‌پردازد. این فصل با موسیقی آغاز میشود و در مورد قدیمی ترین اثر بدست آمده که به موسیقی ارتباط دارد و در ایران باستان کشف شده گفتاری دارد: “کهنترین اثر بدست آمده از یک گروه موسیقی متعلق است به ایران، با کشف مهری از کاوشات باستان شناسی‌ در چغازبیل. نوازندگان طبل و چنگ و شیپور در این مهر، که به هزاره چهارم تعلق دارد، نقش شده‌اند.” ۵۴۰در صفحه ۵۵۷ برگی از یک کتاب شعر که تصویری از یک بازی چوگان را به سبک مینیاتور زیبائی نشان میدهد. در اطراف این مینیاتور اشعاری در قطعات چهارگوش و در ارتباط  با ورزش چوگان در ایران باستان آمده، با توضیحی در صفحه پیش از آن که در اینجا میاید: “ورزش چوگان احتمالا قبل از سال ۵۰۰ ق.م. در پارس (ایران) اختراع شد. در افسانه‌های قرون وسطی آمده است که پس از فتح ایران، اسکندر کبیر (۳۵۶-۳۳ ق.م.) یک چوب چوگان به عنوان هدیه دریافت کرد. به نظر می‌رسد که بنیان گذار سلسله ساسانیان در سال ۲۲۴ میلادی، اردشیر، به این بازی‌ علاقه بسیاری داشت.” ۵۵۶)  در بخش دیگری از این فصل نویسنده قسمتی‌ از نوشته‌های گزنفون را در مورد باغهای ایران باستان نقل قول می‌کند. گزارش گزنفون از ملاقاتی است که بین کورش و سفیر روم، لیساندر، در سال ۴۰۷ ق.م. صورت گرفت: “وقتی‌ که لساندر هدایای خود را به کورش داد، کورش هم در مقابل از میهمان نوازی دریغ نکرد، از جمله او را به باغی‌ برد که بهشتِ سارد نامیده میشد. لساندر از زیبائی درختان باغ، ردیف آرائی آنها، زوایای درختان نسبت به یکدیگر، و بطور خلاصه همرستگی، تقارن، و عطر خشبوی گیاهان و طبیعت زیبای باغ در شگفت شد. سپس، شگفتی خود را از این همه زیبائی، و بخصوص در تحسین از کسی‌ که چنین زیبائی و توازنی بوجود آورده بود به زبان آورد. کورش با خشنودی پاسخ داد: ‘در واقع طراحی و اندازه‌گیری این درختان را خودم به عهده داشتم، و حتی بسیاری ازدرختان را با دستان خودم کاشته‌ام…’” ۵۶۷در یکی‌ از بخشهای پایانی این فصل، در مورد تاتر و چگونگی‌ پدید آمدن این هنر گفتاریست که ارتباطی‌ به ایران باستان نیز پیدا می‌کند: “در یک خاکبرداری که باستان شناسان در سال ۱۹۹۰ در منطقه اورارتو (ارمنستان) به عمل آوردند، دو لوحه کشف کردند که متعلق به قرن هشتم پیش از میلاد و به خط آرامی، که از نوشتارهای ایران باستان بود، تحریر شده بود. این دو لوحه قسمتی‌ از داستان قهرمان بابل، یعنی گیلگمش، بود… به نظر باستان شناسان، این داستان توسّط یک گروه تیاتری اجرا میشد، که از ایران برای اجرای نمایش خود به مناطق مختلف، شاید به جشن عروسی‌های شاهانه، میرفتند. در قرن هشتم میلادی، یونانیان بطور وسیعی به طرف خاور نزدیک سفر میکردند، و شاید در آنجا بود که یونانیان برای نخستین بار با نمایشنامه‌های ساختاری با متن درام آشنا شدند.” ۵۸۴)
این بود قسمتهائی از کتاب نوآوریها یا اختراعات و اکتشافات باستانی در مورد ایران. چنانکه ملاحظه شد، برخی‌ از مطالب به اختصار ترجمه شدند، تا بتوان در جستاری کوتاه چکیده سخن را بازگو کرد. برای مطالعه بیشتر می‌توان به اصل کتاب که به انگلیسی‌ است (و شاید به فارسی ترجمه شده و یا روزی بشود) مراجعه کرد.
------------------------------
Ancient Inventions- Copyright 1994 by Peter James and Nick Thorpe