میگویند روزنامه نگاری از گاندی پرسید که نظرش راجع به تمدن غرب چیست. گاندی با سه کلمه پاسخ داد: “فکر خوبی است”! عناصر آگاه در هند و سایر کشورهای استعمار زده در بدو استعمار میدانستند که تمدنشان از تمدن غرب بسیار پیشرفته تر بود، گر چه تکنولوژی آنها در مقایسهٔ با اروپا پیشرفت شایانی نکرده بود. دلیل این عدم پیشرفت این بود که بر خلاف غرب که در زمان رنسانس گذار جدائی از مذهب را طی کرده بود، شرق هم چنان در دامن ارتجاع پا به زنجیر بود، که هنوز هم هست. عقب ماندگی کشورهای مستعمره، یعنی تقریبا کلیه کشورهای خاورمیانه و آفریقا، به دلیل دخالت غرب و سیاست استعماری برای عقب نگاه داشتن آنها بوده و هست. از دو قرن پیش امپراطوری انگلیس، و سپس آمریکا و اقمارش، به این نتیجه رسیدند که مذهب، بخصوص مذهب ارتجاعی و میلیتاریستی اسلام، بهترین وسیله برای عقب نگاه داشتن جوامع اسلامی است. چرا که مذهب با هر گونه تجدد، نوگرائی، دگر اندیشی، و نوآوری بطرز وحشیانهای مبارزه میکند. دشمنیِ دین با نوگرایی، و دشمنیِ اسلام با دگر اندیشی از صدر اسلام آغاز و همچنان ادامه دارد. ولی هر چند گاهی به کسانی در تاریخ ایران بر میخوریم که پیشگام جنبشی بودند که میتوانست سرنوشت کشور را به سوئی ببرد که با فضای ارتجاعی امروز دنیائی فاصله میداشت. احمد کسروی در مشاغلی که داشت کاملا نشان داد که استقلال فکری داشته و از ارتجاع سیاسی و مذهبی واهمهای نمیداشت. گر چه غرب گرا بود، از تسلط کشورهای غربی بر جوامعی که در ظلمات اسلام مدفون شده بودند کاملا آگاهی داشت. زمانی که در مورد بهائیگری مینوشت، از چنگال غرب در دامان این مذهب نو خواسته به منظور بر افروختن تضاد مذهبی واقف بود.