اندیشمند بزرگترین احساسش عشق است و هر عملش با خرد

Thursday, January 31, 2019

شخصیت صادق هدایت

به جرات می‌توان گفت که هیچ داستان نویسی در ایران به قدرت و شجاعت صادق هدایت نتوانست نقاط مثبت و منفی‌ فرهنگ ایرانیان را به قلم بیاورد. هدایت که برای رشته ریاضیات به بلژیک و دندان پزشکی‌ به فرانسه، همراه گروهی از ایرانیانی که دولت برای تحصیل به اروپا میفرستاد عازم این دو کشور شده بود، پس از آنکه درک کرد که علاقه او صرفا به ادبیات است، بدون هیچ گونه عذر و بهانه و نگرانی از فشار دولت و خانواده ترک تحصیل کرد و به نویسندگی پرداخت. او انسان آزاده‌ای بود که زیر بار هیچ فشاری نمیرفت و سخنان خود را شجاعانه بیان میکرد. این البته با فرهنگ سالوسی و همرنگ جماعت شدن اکثر ایرانیانِ دور و برش تفاوت داشت، و بدین جهت دوستان او کسانی‌ بودند که او را به درستی‌ میشناختند و برای افکارش احترام قائل بودند، حتی اگر مانند او نبودند. شخصی‌ حاضر جواب بود و طنزی برخورنده، و به مذاق عده‌ای زننده، داشت. گرچه بسیاری از دوستانش به دلیل این طنزش بدور او جمع شده بودند. پیش از آنکه به فرانسه برود این زبان را در دبیرستان فرا گرفته بود و نوشته‌های فرانسه را به فارسی ترجمه میکرد. قرآن و بسیاری از کتب مذهبی‌ را خوانده بود و بدین دلیل مذهب اسلام را بخوبی میشناخت. انتقاد او از اسلام، و مذهب بطور عموم، در هر نوشتهاش مشخص است. از آنجائی که به فرهنگ ایران پیش از اسلام عشق میورزید سفری به هند کرد و زبان پهلوی را آموخت. نتیجه‌اش چند ترجمه از پهلوی به پارسیِ امروزه است. به دانش علمی‌، که به انگلیسی‌ به آن ساینس می‌گویند، علاقه داشت و گزارشات علمی‌ را دنبال میکرد. آنچنان به زندگی‌ دلبسته بود که به هر چه علاقمند میشد در فراگیری آن کوشش میکرد. در اواخر عمر، در پی یادگیری زبان روسی بود، که در نوشته‌های آخرین او منعکس است. ولی‌ شیفتگی‌ او به فرهنگِ پیش از اسلام بود، و این تنفرِ او را از اسلام و تظاهرات مذهبی‌ و آخوندبازی بیش از بیش میکرد. به قضا و قدر اعتقادی نداشت و حتی مرگ خود را با تصمیمگیری قبلی‌ و هوشیاری کامل انجام داد. اینکه او از زندگی‌ مایوس بود و یا از نظر مالی در مضیقه بود و به این دلیل خودکشی‌ کرد، با توجه به توان و شخصیت هدایت مورد قبول به نظر نمیاید، و مشخصاً زمانی‌ به مرگ خود دست زد که به این نتیجه رسیده بود که زندگی‌ پُربارش را به اتمام رسانده بود. به این دلیل، پیش از مرگ تمام یادداشتهایش را سوزاند، چرا که آنها را قابل خواندن توسط دیگران نمیدید، و ماموریتش را در جهان تمام شده می‌انگاشت.