افراد و سازمانهائی که در انقلاب سال ۵۷ ایران شرکت کردند در یک هدف مشترک بودند و آن آزادی بیان عقیده بود. در پیرو این هدف، خواسته آنها رهائی کشور از وابستگی به غرب بود. گر چه کشور ایران به دلیل ۱۴ قرن سیطره اسلام به اعتقادات مذهبی پایبند بود ولی هیچگاه نفوذ و رهبری اسلام هدف انقلاب نبود. در حقیقت بجز طرفداران خمینی و لیبرالهای مذهبی کسی از کمبود قوانین اسلامی در کشور گله و یا شکایتی نداشت. ولی چنان که میدانیم، مذهبیون انقلاب را از همان نخست از هدف اصلی، یعنی آزادی عقیده منحرف کردند. آمریکا که از ابتدا با هوشیاری به انقلاب ایران توجه داشت، شاه را در این بازی سیاسی بازنده میدید و همّ خود را مصروف حمایت از اسلامیون کرد، چرا که میدانست که اسلامیها بهتر میتوانستند اهداف آمریکا را که از ریشه بر انداختن چپ و ملی گراها بود دنبال کنند. شعار انقلاب که استقلال و آزادی بود همچنان توسط طرفداران خمینی تکرار شد، و زمانی که او رهبری جنبش را به دست گرفت، جمهوری اسلامی را به این شعار چسباندند. ولی همچنان به مخالفت با امپریالیست جهانی شعار دادند، و این ترفند، چپ را دچار سر در گمی کرد. جنبش چپ میدانست که حکومت مذهبی را نمیخواست ولی نمیتوانست با ادعاهای ضد امپریالیستی آنها مخالفت کند. سازمانهای چپ بدین ترتیب دو پاره و سه پاره شدند و به سهولت توسط حکومت مذهبی متلاشی گردیدند.