کتابی که چهار سال پس از مرگ علی اکبر سعیدی سیرجانی در سال ۱۳۷۷ انتشار یافت “بیچاره اسفندیار” عنوان گرفت. این جستار از روی چاپ سوم آن که در سال ۱۳۸۰ منتشر شده تنظیم شده است (نشر پیکان؛ چاپ سهند). چنانچه چاپهای دیگری پس از آن انتشار یافته، اطلاعی در دست نیست. ولی همین تعدادِ منتشر شده و سه بار تجدید چاپ تا سال هشتاد، نمایانگر علاقه مردم به نوشتههای اوست. نوشتههایی که باعث دستگیری، شکنجه، و مرگ زودرس او در سن ۶۳ سالگی شد. این کتاب در حقیقت نقد و تفسیری است از داستان رستم و اسفندیارِ شاهنامهٔ فردوسی. این داستان بهانهای است برای سعیدی سیرجانی که یکی از حماسههای مشهور شاهنامه را کالبد شکافی کند، و با ستایش فردوسی در نظم چنین اثر شگرفی، و معرفی بیشتر این شاهکار به ایرانیان، و بر انگیزاندن غرور ملی، در ضمن مقایسهای بین پادشاهی ایران باستان با رژیم فعلی ایران کرده باشد. توضیحات او در مورد این داستان به وضوح نمایان ساختن رژیم دیکتاتوری پس از انقلاب است، که البته پس از آن نیز کماکان ادامه دارد