در جشن هالووین مردم لباسهای بالماسکه میپوشند، از کدو اسکلت میسازند و به یک دیگر شیرینی میدهند. تاریخ پیدایش هالووین را میتوانید در همین وبلاگ ببینید. فرهنگ وبستر هالووین را چنین تعریف کرده است: "۳۱ اکتبر شب همه قدیسین: بخصوص بچهها آنرا با بازی شگرد یا جایزه و با لباس بالماسکه جشن میگیرند. " نماینده هالووین کدو تنبل است که آنرا به شکل سر اسکلت درست میکنند و داخل آن شمع روشن میکنند. خانهها را معمولاً برای هالووین آرایش میکنند و جلوی در یا پشت پنجره چند کدو میگذارند. بچهها در این روز شیرینی جمع میکنند. ترسیدن و ترساندن از نمادهای این روز است. مردم ابتکار خود را با لباسهای مختلفی که میپوشند که اغلب جنبه ترسناک دارد نشان میدهند. در بعضی از اماکن عمومی مثل مدرسهها اتاقهای را به نحو وحشتناک دکور میکنند به اسم خانه وحشت که بچهها در شب از آن بازدید میکنند. مغازها هم دکوراسیون میشوند و کدو و گاهی شیرینی برای استفادهٔ مردم میگذارند. بچهها در شب به لباسهای بالماسکه هالووین به خانه همسایهها میروند و درخواست شیرینی و خوراکی میکنند. اگر شیرینی نگیرند یا کسی در را باز نکند، مطابق رسم باید به در یک تخم مرغ گندیده پرتاب کنند. البته کسی معمولاً این کار را نمیکند. بزرگترها در این شب به جشن بالماسکه میروند.
مهاجرینی که در کشور اصلی هالووین نداشتند با این تعارض روبرو هستند که چگونه با این روز رفتار کنند. این مشکل در مورد تمام جشنهای ملی و مذهبی و فرهنگی وجود دارد. اگر بچههایشان متولد کشور دوم باشند احتمال اینکه جشن بگیرند بیشتر است. در کشورهای که ملیتهای مختلف زندگی میکنند، مثل آمریکا، این مسئله بیشتر عمومیت دارد. علاوه بر جشنهای مذهبی که البته باز هم عمومیت پیدا میکنند (مثل کریسمس) این سوال پیش میاید که آیا باید این مراسم را جشن گرفت؟ جواب البته مثبت است صرفا به این دلیل که شرکت در هر جشن و شادی خوب است. اما دلایل بیشتر و مهمتری وجود دارند. شرکت در جشنهای ملی، فرهنگی، و حتا مذهبی دیگران روحیه فرا ملیتی را تقویت و وحدت کلی به وجود میاورد. اگر به تاریخچه این جشنها بخصوص جشنهای فصلی نگاه کنیم، مشاهده میکنیم که آنها یک ریشه دارند. البته شرکت در جشنهای شاد و نشاط بر انگیز مورد بحث ماست. متاسفانه امروزه این جشنها دلیلی برای فروش کالا شده اند و هدف اصلی خود را فراموش کرده اند. باید مواظب باشیم که روحیه این جشنها را نگاه داریم.
هالووین تان مبارک باشد
No comments:
Post a Comment