اندیشمند بزرگترین احساسش عشق است و هر عملش با خرد

Saturday, November 28, 2009

عشق

عشق از پر استفاده‌ترین واژه‌های به کار رفته در شعر است. همچنین موضوع اصلی‌ در هنر‌های دیگر از جمله نقاشی، پیکر تراشی، نویسندگی، موسیقی، و سینما است. البته مهم است که عشق ابراز شده برای یک شخص، یک چیز، یک موقعیت، یا یک موضوع کاملا انتزاعی (مثل آفریدگار ) باشد.
 واکنش شنونده یا گیرنده بسته به هر کدام از اینها تغییر می‌کند. به عنوان مثال، وقتی‌ شخصی‌ ابراز عشق نسبت به شخص دیگری می‌کند کاملا متفاوت است با ابراز عشق نسبت به شغلش، مثلا بگوید من عاشق کارم هستم. به هر جهت و به هر شکل باشد، عشق قویتر از دوستی‌، و خود در درجات متفاوت است. یک عشق خالص یا افلاطونی کاملا با عشق به یک واقعه یا موقعیت فرق دارد


فرهنگ عمید عشق را چنین تعریف کرده است: دوست داشتن به حد افراط، شیفتگی‌، دلدادگی، دلبستگی، دوستی‌ مفرط. بنابر این واژه، عشق برای موقعیت‌های مختلف و به دلائل مختلف استفاده میشود، که همه نشان دادن احساسات است. اگر باور داشته باشیم که وقتی‌ که احساسات وارد میشوند عقل خارج میشود، هر احساس دیگری از جمله خشم، تنفر، بر آشفتگی‌ نیز بر عقل قالب است. بنابرین بهتر نیست که احساسی‌ مثل عشق را جایگزین سایر این احساسات بکنیم؟ شدیدترین احساس مثبت، عشق، باید در هر زمانی‌ ابراز شود. در بعضی‌ از فرهنگها (مثل فرهنگ خاور میانه) روی ابراز عشق نسبت به یک شخص سرپوش گذاشته میشود. در این فرهنگها، عشق به شخص دیگر معمولا با لذات جنسی‌ اشتباه میشود، و چون احساسات جنسی‌ کاملا خصوصی است، ابراز عشق جلف و زننده است. ولی‌ به دفعات ثابت شده که در غیاب عشق، احساسات منفی‌ مثل تنفر، انتقام، و تلافی فائق میشوند. کسانی‌ که به صلح اهمیت میدهند، عشق را برای پیشبرد این هدف وسیلهٔ خوبی‌ می‌دانند. ما بطور طبیعی خوشبختی‌ را در عشق جستجو می‌کنیم. ما با عشق به پدر و مادر متولد می‌شویم. با توجه به معصومیت کودکان، به نظر می‌رسد که عشق اصیلترین احساس باشد. همچنین بنظر می‌رسد که عشق یک احساس ژنتیک و غریزی, و سایر احساسات گرفته شده در طول زمان باشند. با پیشرفت بشریت و رسیدن به صلح جهانی‌، عشق ضروری به نظر می‌رسد. نشان دادن عشق، چه برای یک انسان، یک حیوان، یا یک جسم باشند، نمایانگر بلوغ فکری است

No comments:

Post a Comment