اندیشمند بزرگترین احساسش عشق است و هر عملش با خرد

Thursday, May 19, 2011

ابن سینا

حجت‌الحق شرف‌الملک شیخ‌الرئیس ابوعلی‌ حسین‌بن‌عبدالله ‌بن سینا مشهور به ابن سینا  یا ابوعلی‌ سینا حدود سالهای ۳۶۷ و ۳۸۰ هجری قمری در دهکده خرمیشن نزدیک بخارا به دنیا آمد. به پارسی‌ دری شعر میگفت و در مورد ماورائ‌الطبیعه ارسطوئی، و یا علم پیشین (بقول خودش)، و فلسفه تا سن ۱۸ سالگی مطالعه کرده بود. علاقه او ولیکن به علم زیرین (بقول خودش) یعنی‌ علم طب بود و در آن استاد شده بود. پدرش در بارگاه نوح بن منصور سامانی بود و او با معالجه امیر نوح سامانی از یک بیماری سخت درمان، به دربار او نزدیک شد. ابن سینا فرصتی یافت که از کتابخانه بزرگ این پادشاه برای گسترش مطالعه خود استفاده شایانی ببرد. مانند بسیاری از حکما و متفکرین زمان، تحصیل و ترویج دانش فقط در دربار پادشاهان امکان پذیر بود. به این ترتیب پس از افول دوران سامانیان به خوارزم رفت، و با افول دوران خوارزمشاهیان به شهر های مختلف در شرق ایران سفر کرد و مدتی‌ در گرگان اقامت گزید. ابن سینا به دلیل دانشی که داشت و هم چنین عقایدی که با نظریات سنتی‌ و تعصب آمیز نمیخواند، همواره دشمنانی در دربارهای پادشاهان میافت. با توجه به قدرت بسیار و اندیشه کمِ پادشاهان، احتمال گوشمالی ابن سینا در دربار هر پادشاهی امکان داشت. حسودان و سخن چینان همواره بر علیه او توطئه میکردند و او مجبور به مهاجرت میشد. بناچار پس از‌ زندگی‌ طولانی ‌در نواحی شرق ایران، به سمت غرب و به طرف همدان و سپس اصفهان روان شد. آخرین سفرش مهاجرت مجدد به همدان بود


ابن سینا حدود یکصد کتاب داشته است. شهرت او به دلیل مطالعه وسیع او در طبیعت و طب بالینی و نظرات ویژه در مورد پزشکی‌ است. به خواص داروها آشنائی داشته و آرائ بسیاری در دارو سازی و درمان بیماریها از طریق دارو دارد. کتاب مشهور او در پزشکی‌ تحت عنوان “القانون فی‌ الطب” در سال ۱۴۳۷ به لاتین ترجمه و در شهر میلان به چاپ رسید. این کتاب سالها به عنوان کتاب درسی‌ پزشکی‌ (و در زمانی‌ که در کشور خود ابن سینا تحصیلات علمی‌ از جن‌گیری و رمالی تجاوز نمیکرد!) در مدارس اروپا تدریس میشد. کتب علمی‌ آن زمان به زبان عربی‌ بود و کتب ابن سینا نیز به جز چند نمونه (مانند “دانشنامه علائی” و “معراج نامه” که هر دو را در اصفهان و به نام علاالدوله نوشت) به زبان تازی نوشته شده ا‌ند.
ابوعلی‌ سینا به اکثر دانش های زمان خود وقوف داشت. کتاب “شفا” در فلسفه از کتب مشهور اوست. اعتقاد او به نظام طبیعی و فلسفه دهری او را هدف حمله مرتجعین و قشریون قرار داده بود. در سفر به گرگان با ابو عبید جرجانی آشنا شد. ابو عبید به عنوان یک شاگرد تا آخر عمر کنار استاد خود بود. پس از مرگ ابن سینا، ابو عبید آثار او را گرد آوری و نوشته های ناتمام او را تکمیل کرد. ابن سینا تسلط کامل به زبان پارسی‌ داشت و از واژه ها به طرز شایانی استفاده میکرد. چنان که گفته شد کتاب پزشکی‌ خود را قانون و کتاب فلسفه اش را شفا نامید. برای بسیاری از لغات تازی واژه های پارسی‌ گذاشت که چند مورد آن در زیر ذکر میشود. ابن سینا در سال ۴۳۷ هجری قمری در شهر همدان وفات یافت.

درازا= طول/ پهنا=عرض/ ستبرا= حجم/ برید نگاه دو خط= محال تقاطع دو خط/ سه یک= ثلث/ چهار یک= ربع/ نیمروز= نصف‌النهار/ انگارش= ریاضی‌/ زدن دو عدد= ضرب دو عدد/ گرد کردن= جمع کردن/ بخش= تقسیم/ بیغوله= زاویه/ آزفندک= قوس قزح/ تندر= رعد/ شنوا، بینا، بویا، چشا، بساوا (به جای سامعه، باصره، شامه، ذائقه، لامسه)/ گویا= ناطق/ برهان= دلیل/ علم برین، پیشین، میانگین، زیرین (به جای علم الهی، ماورالطبیعت، ریاضی‌، طبیعی)/ آمیزش= ترکیب/ پیوستگی= اتصال/ گسستگی= انفصال/ کنش= فعل/ برابری= تقبل/ گیسو= ذوایه/ پندار= خیال/ اخشیج= ضد.

No comments:

Post a Comment