The organization chart of a government shapes like a pyramid. The tip of the pyramid is occupied by decision-making group that includes a president and his ministers and consultants. Growing in number and spreading downward, all other officials are located. Policies and directives also follow the same direction and procedure. If those on the top of the pyramid advocate democratic rules, that rule will spread out to the rest of the system democratically. Likewise, a dictatorial regime is infected from the top to the bottom and in the same manner. 19th century Russia was ruled by a dictator and every province and little town was ruled by a despot commander. The smallest community, that is a family, follows the same order.
اندیشمند بزرگترین احساسش عشق است و هر عملش با خرد
Wednesday, November 30, 2011
Monday, November 21, 2011
ورجاوند بنیاد
احمد کسروی کتب و مقالات متعدد در زمینه های مختلف دارد. تارنمای وی http://www.kasravi.info/ نوشته های او را به نوشته هایش در نشریات، و همچنین کتاب هایش در زمینه های تاریخ، زبان، و مسائل دینی و اجتماعی تقسیم بندی کرده است. مطالب منتشر شده از کسروی بطور کلی محققانه میباشند. به نظر میاید که گاهی موضوعی توجه او را جلب میکرد و او پس از تحقیق، در مورد آن موضوع مینوشت. به عنوان مثال در مورد زبان اسپرانتو شنیده و به یاد گیری آن علاقمند شد. در مرحله بعد وپس از آنکه این زبان را کاملا آموخت، کتابی در مورد آن نوشت. خود که نقش فعالی در جنبش مشروطه داشت نخست کتابی در مورد تاریخ هیجده ساله آذربایجان نوشت که پیش درآمدی به جنبش مشروطه بود، و سپس کتابی تحت عنوان تاریخ مشروطه ایران نگاشت. در سفرش به خوزستان در مورد تاریخ این سرزمین مطالعه و سپس یادداشت هایش را در کتابی گرد آورد. کنجکاوی او در سفرش به همدان در مورد نام شهرها و دیه های ایران تحریک شد و پس از کنکاش مفصلی، کتابی در این زمینه نوشت. او نخستین کسی بود که در مورد زبان آذری که همه گمان میکردند همیشه ترکی زبان بومی آن ناحیه بوده است تحقیق، و این نظریه را مردود شناخت. تحقیقات او در مورد شیخ صفی اردبیلی مورد استفاده بسیاری از ایران شناسان قرار گرفت. ولی آنچه که خشونت ملاها و دستگاه حاکم را بر انگیخت یک کتاب یا مقاله خاصی نبود، بلکه آگاهیهای او بود که در نوشته هایش مندرج میشدند. به عنوان نمونه، زبان عربی را به خوبی میدانست تا جایی که آنرا تدریس میکرد، و از این نظر از ملاهای زمان جلوتر بود. قرآن را از حفظ بود و برای کسی که میخواست با آیهٔ قرآن مغلوبش کند پاسخ مناسبی داشت. به زبان های فرنگی آشنا بود و میتوانست در مورد آخرین تحقیقات علمی نظر دهد. دینی به وجود آورده بود که (به قول خودش) بری از آلودگی های ادیان دیگر بود. آشکارا از زندگی اش و اینکه چرا از دادگستری (عدلیه) بیرون آمده بود قلم فرسائی کرده بود. کلیه عناصر مذهبی و دولتی باجده و باج گیر و بادمجان دور قاب چین که از صاحب منصبان زمان نیز بودند با او سر جنگ داشتند. بنابر این کشتن او در چنین محیط جنایت باری تعجب انگیز نبود. هنوز هم ملاها که اینبار حاکمان زمان هم هستند با نفرت از او یاد میکنند. با همه اینها، نکات تاریکی نیز در زندگی کسروی میتوان یافت. با توجه به علمی که داشت میتوانست از عقیده اش بخوبی دفاع کند، و این او را از شک و تردید در نظریاتش بر حذر میداشت. به عنوان مثال به یک نوع خدائی که خود خلق کرده بود اعتقاد راسخ داشت و بنابر این با شجاعت به باورهای دیگران حمله میکرد. به هنر آنچنان که باید ارج نمیگذاشت و همه چیز را از دید منطق بررسی میکرد. گر چه با جنگ مخالفت میکرد ولی کشتن اشخاص ناباب از نظر او ایرادی نداشت. در انجمنی که به وجود آورده بود و عقاید خود را تبلیغ میکرد مراسم کتاب سوزان بر پا میکرد. کتابهایش سرشار از لغات ناشناس بود و در پایان کتابهایش لغت نامه میگذاشت تا مطالبش بهتر درک شوند. ولی نباید از حق گذشت که بسیاری از این لغات نامانوس وارد فرهنگ مکالمه شدند و اکنون در زبان ما جا افتاده و جاری میباشند. به عنوان نمونه بعضی لغات معنی شده که در کتاب ورجاوند بنیاد (که در زیر مطالعه میشود) آورده شدهاند و با حرف آ شروع میشوند در اینجا میایند: آبگیر، آتشدان، آدینه، آراستن، آرمان، آز، آزرم، آگاه، آگاهی، آمرزیدن. این لغات و بسیاری دیگر کاملا در زبان ما رایج، و در محاوره استعمال میشوند.
Sunday, November 20, 2011
Occupation
It is worthwhile to repeat the short story of a journalist who asked Gandhi once what he thought of Western Civilization. Gandhi responded: “It is a good idea!” Witnessing the sweep that NYPD made a few nights ago (early hours of the morning in fact) makes one wonder about the meaning of democracy every US leader boasts about so much. US occupation of other countries of the world such as Afghanistan, Iraq, and Libya, began with the intention of exporting democracy. However, when a group of people occupies a piece of public land in the US, they encounter armed riot police, evicting them from their encampments. So occupation has a double meaning, US government’s occupation is for expanding “democracy”, but people’s occupation is against “democracy”. Obviously, the meaning of democracy we hear from US officials and American media at least once a day is something other than one’s ability to occupy a public land! When US drones and military machine attacks people of Middle East, it applies its own brand of democracy without considering the will of those that are victimized. Or, maybe a free will is permitted to some people, i.e. high government officials and wealthy people, and not to the rest. For the same reason, free will is permitted outside of the US to those who observe American interest before the interest of their own people.
Tuesday, November 8, 2011
احمد کسروی
میگویند روزنامه نگاری از گاندی پرسید که نظرش راجع به تمدن غرب چیست. گاندی با سه کلمه پاسخ داد: “فکر خوبی است”! عناصر آگاه در هند و سایر کشورهای استعمار زده در بدو استعمار میدانستند که تمدنشان از تمدن غرب بسیار پیشرفته تر بود، گر چه تکنولوژی آنها در مقایسهٔ با اروپا پیشرفت شایانی نکرده بود. دلیل این عدم پیشرفت این بود که بر خلاف غرب که در زمان رنسانس گذار جدائی از مذهب را طی کرده بود، شرق هم چنان در دامن ارتجاع پا به زنجیر بود، که هنوز هم هست. عقب ماندگی کشورهای مستعمره، یعنی تقریبا کلیه کشورهای خاورمیانه و آفریقا، به دلیل دخالت غرب و سیاست استعماری برای عقب نگاه داشتن آنها بوده و هست. از دو قرن پیش امپراطوری انگلیس، و سپس آمریکا و اقمارش، به این نتیجه رسیدند که مذهب، بخصوص مذهب ارتجاعی و میلیتاریستی اسلام، بهترین وسیله برای عقب نگاه داشتن جوامع اسلامی است. چرا که مذهب با هر گونه تجدد، نوگرائی، دگر اندیشی، و نوآوری بطرز وحشیانهای مبارزه میکند. دشمنیِ دین با نوگرایی، و دشمنیِ اسلام با دگر اندیشی از صدر اسلام آغاز و همچنان ادامه دارد. ولی هر چند گاهی به کسانی در تاریخ ایران بر میخوریم که پیشگام جنبشی بودند که میتوانست سرنوشت کشور را به سوئی ببرد که با فضای ارتجاعی امروز دنیائی فاصله میداشت. احمد کسروی در مشاغلی که داشت کاملا نشان داد که استقلال فکری داشته و از ارتجاع سیاسی و مذهبی واهمهای نمیداشت. گر چه غرب گرا بود، از تسلط کشورهای غربی بر جوامعی که در ظلمات اسلام مدفون شده بودند کاملا آگاهی داشت. زمانی که در مورد بهائیگری مینوشت، از چنگال غرب در دامان این مذهب نو خواسته به منظور بر افروختن تضاد مذهبی واقف بود.
Subscribe to:
Posts (Atom)