اخیراً
مقاله ای در تار نمای “رویاهای مشترک” نوشته پال باکهایت تحت عنوان “حقایقی بیداد
گرانه در مورد عدم مساوات” ثبت شده است که ترجمه آن در زیر میاید:
مطالعه عدم تساوی در آمریکا حقایقی را آشکار میکند
که به سختی میتوان باور کرد. تعدادی از این واقعیات از بقیه برجسته ترند.
°
شرکت
های آمریکایی در مجموع از ۲۰% اشخاصی
که پاینترین درآمد را دارند مالیات
کمتری میدهند.
°
در
سال ۲۰۱۱،
سود کل شرکتها بالغ بر ۱.۹۷ میلیارد دلار بود که آنها ۱۸۱ بیلیون دلار (۹%) به دولت مرکزی و ۴۰ بیلیون دلاربه دولت محلی مالیات
دادند، که در مجموع ۱۱% میشود.
در صورتی که مجموع ۲۰ درصد
پائین جامعه ۴/ ۱۷ درصد در مجموع، به دولتهای مرکزی و
محلی پرداخت کردند.
°
شرکت
های سود آور تکنولوژی، که مالیات چندانی نیز نمی
پردازند، با پول دولت در رشته تحقیقات رشد میکنند.
°
شرکت
های تکنولوژی بیشتر از هر شرکت دیگری به بودجه تحقیقاتی دولت وابسته هستند. تا
سالهای ۱۹۸۰،
حدود نصف هزینه های تحقیق و توسعه شرکتهای تکنولوژی و ارتباطات توسط دولت تامین میشد.
حتی امروزه ۶۰ درصد
بودجه تحقیقاتی دانشگاه ها توسط دولت تامین میشود.
°
IBM در سال ۱۹۱۱،
HP در ۱۹۴۷،
Intel در ۱۹۶۸،
MS در ۱۹۷۵،
Apple در ۱۹۷۷،
Cisco در ۱۹۸۴ تاسیس
شدند. پشتیبانی همه آنها بودجه های تحقیقاتی دولتی و ارتشی بوده است. شرکت گوگل
که در سال ۱۹۹۶ تاسیس
شد، از طریق یک بودجه نظامی سازمان دفاع ارتش به وجود آمد. مجموعه پرداختهای دولتی
برای این هشت کمپانی در سال ۲۰۱۱
معادل ۶/۱۰ درصد
بود.
°
مالیات
فروش برای کوادریلیون فروش مالی (در بازار سهام) صفر است.
°
بانک
مصالحه بینالمللی اعلام کرد که مجموع مبادله دریوتیو در سال ۲۰۰۸ بالغ
بر ۱۴/۱ کوادریلیون دلار بود. در همین
سال، بازار سهام شیکاگو ۲/۱ کوادریلیون دلار مبادله داشت.
°
مجموع
کل اقتصادی دنیا یک کوادریلیون دلار است، ضربدر ۱۲. با تقسیم این مبلغ در آمریکا،
به هر نفر میتوان ۳ میلیون
دلار داد. ولی این در حقیقت پول واقعی نیست. بیشتر آن مبادله کامپیوتری است، از
آن نوع که باعث رکود اقتصادی شد. بنابراین چنین مبادلاتی کاندیدای خوبی برای مالیات
بر فروش میباشند. اما مالیات فروش بر آن تعلق نمی
گیرد.
°
خیلی
از آمریکائها از هر دلار یک پنی عایدشان میشود.
°
در
مقابل هر دلار دارائی غیر مسکونی که سپید پوستان دارند،
غیر سپید پوستان فقط یک پنی دارند.
°
در
مقابل هر دلار، یک دهم درصد بالا سه دلار عایدشان شد. سهم نود درصد فقیر جامعه فقط
یک پنی بود.
°
در
برابر هر دلار اوراق بهادر (مثل اوراق قرضه) در آمریکا، نود درصد پائین یک و نیم
پنی عایدشان میشود.
°
بین ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰، برای هر دلار سود شرکتهای
بزرگ مانند Dupont, Boeing, Wells Fargo, Verizon, General
Electric, Dow Chemicals، مردم آمریکا یک پنی از طریق مالیات نصیبشان
شد.
°
جامعه
ما اجازه میدهد که یک نفر آنقدر پول داشته باشد که بتواند تمام گرسنگان دنیا را سیر
کند.
سازمان
ملل متحد برآورد کرده است که برای ریشه کن کردن گرسنگی از جهان به سی بلیون دلار
در سال احتیاج است. تعدادی از متمولین بیشتر از این مبلغ دارائی دارند.
۹۲۵ ملیون نفر مردم دنیا غذای
کافی ندارند. بر طبق “سازمان غذایی جهانی” سالی صد دلار برای سیر کردن یک گرسنه
احتیاج است. یعنی ۹۲ بلیون
دلار، که دارائی شش میلیون وارثین وال-مارت است.
آخرین
بی عدالتی…..
در
سال ۲۰۰۷ یکی
از مدیران سرمایه گذاری (جان پالسن) با شرکت گلدمن سکس توطئه کرد که وامهای مسکونی
پُر ریسک را بسته بندی کند که در موقع فرو پاشی بازار خانه بتواند با پول دیگران
روی آن بسته بندیها شرط بندی کند. از این قمار، او ۷/۳ بلیون دلار عایدش شد. سه سال بعد
پنج بلیون دیگر ساخت، که میتوانست جوابگوی حقوق ۱۰۰۰۰۰ کارکنان
بهداشتی و تندرستی باشد.
به
عنوان توهین به طبقه متوسط، مالیات بر بیشتر درامد پالسن فقط پانزده درصد بود. توهین
بیشتر آنکه او احتمالا هیچ مالیاتی بر این قسمت نپرداخت چرا که این نوع شرط بندی
از مالیات معاف است. به عنوان آخرین توهین به طبقه متوسط، بعضی از دریافتیهای او
از مالیات هائی بود که طبقه متوسط برای از وثیقه آزاد کردن شرکت AIG
پرداخته بود.
Some Outrages Facts About Inequality- CommonDreams.org (July 2, 2012)
By Paul Buchheit