دانشمندان
موارد چندی از انقراض موجودات در طول کره زمین را ثبت کردهاند. البته انقراض بطور
روزمره اتفاق میافتد و هر روزه تعدادی از موجودات زنده نسلشان منقرض میشود. بحث در
اینجا انقراض همگانی یا جمعی است که نسل گروه عظیمی از موجودات زنده برای همیشه از
صحنه گیتی زدوده میشود، که تا کنون همواره به دلیل عوامل طبیعی بوده است. از نظر تاریخی،
میتوان به چند واقعه اشاره کرد که دانشمندان و زیست شناسان و دیرینه شناسان کشف کردهاند،
که نسل بسیاری از موجودات را بطور جمعی منقرض کرده است.
نخستین آنها که دانشمندان
کشف کردهاند (پایان دوره اردویسین) نام گرفته، که حدود ۴۴۳ میلیون سال پیش رخ داده است. در این زمان یخهای ضخیم بر اثر تغییر
دما به حرکت افتادند و همینکه تعدادی از موجودات به این تغییر آب و هوا عادت کردند،
با آب شدن یخها آب و هوا مجددا تغییر کرد و باعث نابودی بسیاری از جانوران شد. حدود
۸۶ درصد گونهها و ۵۷ درصد جنسهای طبقاتی از جمله بند پایان خرچنگی، و دستهای از مرجانها از بین
رفتند. مقاومترین موجودات اسفنجها بودند.
دومین
انقراض حدود ۳۵۹ تا ۳۸۰ میلیون سال پیش رخ داد که به (پایان دوره دونین) مشهور
شده است. گرچه منظور از انقراض عمومی از میان رفتن ناگهانی بسیاری از موجودات است،
گاهی تا انقراض کامل میلیونها سال طول میکشد. به عنوان مثال، در این دوره انقراض کامل
بیش از ۲۰ میلیون سال به طول انجامید و در طول آن به دفعات،
به دلیل تغییرات جوی و کنش و واکنش در تنوع زیستی، موجودات بطور گروهی و در چند مرحله
از میان رفتند. در این دوره آتشفشانهای متفاوت در سیبری به
این تغییرات شدت بخشید. در نتیجه ۷۵ درصد گونهها و ۵۷ درصد طبقات از میان رفتند. بسیاری از مرجانها و انواعی از ماهیان تیغدار
که به آنها “پلکدرم” میگویند نسلشان منقرض شد. حیوانات کوچک و ریزتر از یک متر، مانند
مهرهداران جان سالم به در بردند.
سومین
واقعه ۲۵۱ میلیون سال پیش به وقوع پیوست که به (دوره پایان پرمین) مشهور است. آتشفشانهای
سیبری را عامل اصلی این انقراض میدانند. به دلیل گازهایی که در اثر چنین آتشفشانهایی
ایجاد میشدند، لایه اُزُن بطور کلی صدمه دید و انقراض نسلها حدود ۵۰ هزار سال بطول انجامید. ۹۶ درصد گونهها و ۵۶ درصد طبقات نابود شدند. بسیاری از جنگلها سوختند و از حیوانات، بسیاری
از دوزیستیان و گروهی از خرگوشهای بزرگ گوزن مانند (اپکس) که شکارچی و درنده بودند،
خود شکار این واقعه شدند. انواع مختلف قارچها آسیبی ندیدند، ولی چون حیوانات اصلی
نابود شده بودند، بقیه از بیغذایی تلف شدند.
انقراض
گروه چهارم ۲۰۱ میلیون سال پیش رخ داد که (دوره پایان تریسیک) لقب
گرفته است. بار دیگر آتشفشانهای مهیب به نسل عظیمی از جانداران خاتمه دادند. ولی
اینبار مرکز آتشفشان سیبری نبود، بلکه مکانی بود که اکنون به آن اقیانوس آتلانتیک میگوییم.
به دلیل این آتشسوزی و گازهایی که در
نتیجه آن ایجاد شد، ۸۰ درصد گونهها و ۴۷ درصد طبقات نسلشان منقطع شد. بسیاری از گونههای ماهیان و سردتنان نسلشان
نابود شد. این در واقع به نفع دایناسورها بود که با شدت سرسام آوری گسترش یافتند.
۵/۶۵ میلیون سال پیش که آن را (دوره پایان کرتسئوس) مینامند
بار دیگر آتشفشان در هند نه تنها مقصر اصلی بود، بلکه به انسداد نسل بسیاری با همکاری
با یک واقعه دیگر کمک رساند. این واقعه یک شهاب آسمانی بود که در منطقه (یوکاتان مکزیک)
با زمین اصابت کرد. در نتیجه ۷۶ درصد گونهها و ۴۰ درصد طبقات نابود شدند. کلیه دایناسورها و گونههائی از صدفها و هلزونهای
آبی از میان رفتند. شاید بتوان این واقعه را یک رخداد خوشایند بدانیم، چرا که با از
بین رفتن دایناسورها، پستاندارن رو به رشد کردند، که آخرین نسل آنها انسانها هستند.
ششمین
انقراض همگانی هنوز پیش نیامده ولی وقوع آن نه تنها محتمل، بلکه حتمی است. در سال
۱۹۹۰ ریچارد لیکی از این واقعه ما را آگاه ساخت و اعلام خطر کرد که میتوان
از آن جلوگیری کرد. عامل اصلی این انقراض استفاده از انرژی مسموم کنندهٔ هوا، مثل
نفت و گاز است. عوامل دیگر ازدیاد جمعیت و استفادهٔ بیرویه از منابع طبیعی است
که به گسترش گازهای گُلخانهای کمک میرساند. کشتار بیرویه حیوانات، مانند قطع نسل
کرگدن، نیز این عوامل را تشدید میکند. لیکی در پیشبینی بدبینانهاش هشدار
داد که انسانها نه تنها عامل این انقراض، بلکه یکی از قربانیان آن نیز خواهند بود.
امروزه، به دلیل سرمایهداری جهانی که منفعت فوری را همواره مد نظر دارد، اکثر قدرتمندان
جهان به هشدار لیکی توجه نکرده و نمیکنند، و پیش بینی میشود که این رویه به احتمال
ادامه خواهد داشت. بسیاری از دانشمندان معتقدند که در واقع حتی اگر امروزه کلیه عوامل
منهدم کننده محیط زیست را قطع کنیم، ما از مرز بازگشت به محیط سالم گذشتهایم و روز
محشر بهر حال به وقوع خواهد پیوست، فقط زمان آن را میتوان عقب انداخت. بسیاری دیگر
تصور میکنند که هنوز دیر نشده است و امیدوارند که در آینده عقل بشر پیشرفت خواهد کرد،
و به این نمیاندیشند که امروز فردای دیروز است، و دیروزِ فردا.
No comments:
Post a Comment