از زمانی که نخستین اروپائیان وارد ایران شدند و با گنجینهٔ عظیم فرهنگ و تکنولوژی ایران در زمان صفویه آشنایی پیدا کردند، دقیقا چهارصد سال میگذرد. شرکت هند شرقی هلند، که اولین کمپانی سهامی عام در دنیاست، در چند شهر ایران شعبههائی تاسیس کرد. سپس انگلیسیها وارد ایران شدند. برادران شرلی نخستین انگلیسیهایی بودند که به دربار ایران راه یافتند. اروپاییانی که به ایران آمدند، نه تنها از تکنولوژی پیشرفته ایران به کشورهای خود صادر کردند، بلکه تعدادی از واژههای ایرانی نیز وارد زبان آنها شد. این واژهها را میتوان با جستجو در وبستر و یا سایر فرهنگهای لغات یافت. البته تلفظ بسیاری از لغات را تغییر دادند. به عنوان نمونه "پسته" در انگلیسی به "پستچیو" تبدیل شد!ا
پس از حمله اعراب، زبان عربی به ایرانیان تحمیل شد. به برکت بسیاری از انقلابیون ایرانی که اعراب و زبان عربی را از ایران اخراج کردند، و حتی دین اسلام را نیز با اختراع شیعه ایرانی کردند، زبان پارسی همچنان در ایران ماند. این را میتوان در مقام مقایسه قرار داد و به کشورهای بسیاری که هم اکنون از آنها به عنوان کشورهای عربی نام برده میشود، مانند، مصر، سوریه، لبنان، اندونزی، و بسیاری کشورهای دیگر که پس از حمله اعراب زبان منطقهای خود را با عربی جایگزین کردند، نظر انداخت.ا
ولی واژههای عربی بسیاری در زبان ما جا افتادند، تا اینکه سازمانی تحت عنوان فرهنگستان در زمان رضا شاه و با همت بسیاری از فرهنگ دوستان از جمله فروغی و حکمت و وثوق، تاسیس شد که لغات عربی را با واژههای پارسی جایگزین کردند. البته در همان زمان، ایرانیان تحصیلکرده در اروپا، لغات فرانسوی بسیاری وارد زبان ما کردند، که این لغات آنچنان جا افتادند که تشخیص فرانسوی بودن آنها بسیار دشوار است. البته بسیاری از این لغات همراه با تکنولوژی جدید و یا محصولات نوظهور وارد ایران شدند، مانند آسانسور، ماشین، آباژور، کراوات، پاپیون، آپارتمان، اتوبوس، اتومبیل، بوتیک، و غیرو.ا
فرهنگستان ایران باعث و بانی آن شد که شاخهٔ وسیعی از واژههای عربی، مانند لولهنگ (آفتابه)، هدایت (راهنمائی)، نصیحت (پند)، و بسیاری دیگر از این کلمات وارداتی، معادل پارسی گرفتند. ولی چنان که گفته شد، در همان زمان واژههای فرانسوی بسیاری وارد زبان ما شدند. گروهی از این واژهها آنچنان مصطلح شدهاند و جا افتادهاند (مانند تاکسی و کامپیوتر) که به سختی میتوان آنان را با جانشین کردن یک واژهٔ پارسی (مثلا خودروی همگانی و رایانه) از فرهنگ ما خارج کرد.ا
پس از انقلاب و چنگ در قدرت انداختن رژیم عربزدهٔ فعلی، سعی بسیاری توسط مفت خوران دینی شد که واژههای عربی را مجددا به فرهنگ ما وارد کنند، که تعدادی نیز (مستضعف) در فرهنگ ما جای گرفتند. ولی از آنجائی که گروه بسیاری از ایرانیان، بخصوص جوانان، از مملکت گریختند، و اکثرا در آمریکا اقامت گزیدند، این بار لغات انگلیسی بسیاری با لهجه آمریکائی از هر گوشه مملکت هجوم آوردند، و چون دولت خود عربزده است، به تاثیر این واردات در آشفتگی زبان ما توجهی نشد. با ورود تکنولوژیهای (فنآوریهای) جدید، و در صدر آنها کامپیوتر (رایانه) لغات انگلیسی با سهولت بیشتری به سرزمین ما هجوم آوردند.ا
اگر به دویست هزار سال پیش، یعنی تاریخی باز گردیم که گفتار پدیدار شد، درمییابیم که زبان به منظور ابراز خواستههای درونی و تماس و ارتباط با دیگران به وجود آمد. در زمانی که انسانها همه در یک نقطه ساکن بودند، در دنیا فقط یک زبان وجود داشت، و این گویش همراه با کسانی که آنرا برای تبادل نظر و عقیده بکار میبردند مهاجرت کرد. هر بار که این زبان به منطقهٔ جدیدی کوچ میکرد، به دلیل عوامل محیطی و جغرافیایی و خواستههای هر چه بیشتر و متنوعتر، تغییر شکل پیدا میکرد. ا
هرآینه به نظر میرسد که اهمیت یک زبان در این باشد که گویش یک منطقه بتواند تمام خواستههای درونی مردم آن منطقه را آشکار کند. بنابراین، چون زبان فقط به منظور بیان نیات درونی است، تا آنجائی که منظور را برساند، میتواند از واژههای خارجی و متفاوت استفاده کند. در این صورت میتوان عنوان کرد که چنانچه بجای یک واژه، که دلالت به چیزی یا مکانی یا عملی دارد، بتوان واژههای متفاوتی استفاده کرد، گویش یک زبان آسانتر میشود. به عنوان نمونه اگر ما بتوانیم هم کامپیوتر و هم رایانه را بکار بریم، این به سهولت گفتار یاری میدهد. این کاملا درست است و با در دست داشتن واژههای متعدد (مثل همین واژه و کلمه و لغت) گفتگو سهلتر میشود. اشکال در این است که به این ترتیب ارتباط ما با فرهنگ بسیار غنی ایرانی که به مدت هزار و چهارصد سال دوام داشته است (که البته فرهنگ پارسی به قرنها قبل از آن باز میگردد ولی کتابخانههای ایرانی توسط اعراب نابود شدند و از آثار پیش از اسلام چیزی باقی نماند) قطع میشود. چنان که امروزه اشعار فردوسی را نمیتوان به سهولت درک کرد و زمانی که یک بیت شعر او را میخوانیم باید آنرا برای خودمان یا دیگران به فارسی امروزی ترجمه کنیم.
باز گردیم به زمانی که نخست زبان برای ابراز عقیده به وجود آمد. زبان همچنان تکامل یافت تا جائی که دیگر هدف آن صرفا نیاز به تبادل افکار نبود، بلکه زبان به صورت یک وسیله ابراز عقیده به نحو بهتر و کاملتری درآمد. همچنین با گسترش آن، گویش ملتها به صورت یک وسیلهٔ ابلاغ و نمایش هنر ارائه شد. با مقایسهٔ زبانهای مختلف دنیا، به جرات میتوان گفت که شاید هیچ زبانی به اندازه زبان ما از نظر ادبی رشد کرده باشد. بدین دلیل، برای درک کامل گنجینهٔ عظیم ادبی ایران میباید زبان خود را تا میتوانیم از ورود واژههای خارجی دور نگاه داریم.ا
سالهاست که در ایران، زبان یکی از ستونهای ادبی است، و به این دلیل پاک و منزه نگاه داشتن این زبان از آلودگیها بسیار اهمیت دارد. خواندن ادبیات فردوسی و حافظ و سعدی برای جوانان ما، که پارهای از گفتار آنها به عربی، پارهای به فرانسه، پارهای به انگلیسی، و پارهای به زبانهای دیگر است، بسیار دشوار است. به منظور پاسداری از فرهنگ غنی ما ایرانیان، که شاید در دنیا بیسابقه باشد، پاسداری از زبان پارسی، و به دور نگاه داشتن آن (تهذیب) از هر گونه ناآلایشی، وظیفه هر ایرانی است.ا
No comments:
Post a Comment