ما خود را انسان می نامیم، گونه ای که در حدود دو ممیّز سه میلیون سال پیش به طور قابل توجهی از سایر پستانداران منشعب شد
کسانی که میلیونها سال بعد از آفریقا نقل مکان کردند، حتی توسعهیافتهتر بودند و شباهت فیزیکی بیشتری به ویژگیهای کنونی ما داشتند. در طول قرنها، ما انسانها، با تغییر دادن طبیعت به گونهای که برای رفاه ما مناسبتر باشد، به پیشرفت تکاملی متفاوتی نسبت به سایر گونهها ادامه دادهایم. به منظور کاهش اثرات مستقیم و زیان رسانِ طبیعت، ما طرحهای فنآوریِ متعددی را به وجود آوردهایم، در حالی که سایر گونهها قادر به ایجاد چنین تغییراتی نبودهاند. به طور خلاصه، ما با چنین نوآوریهایی زندگی را راحتتر، و از طریق درمان بیماریها و تسهیل در مراقبت از خود، عمر را طولانیتر کردهایم
علیرغم همه موفقیتهایی که در ارتقای سطح زندگی و افزایش طول عمر خود به دست آوردهایم، باعث بروز مصیبتها و فجایعی برای سایر گونهها بودهایم، که به زندگی بسیاری آسیب رسانده و باعث انقراض بسیاری از گونهها شده است. با در نظر گرفتن تغییرات سریع محیطی و استفاده از مواد و گازهای شیمیائی که باعث تخریب محیط زیست میشوند، و نیروی مخرب تسلیحاتی در مقیاس انبوه، احتمال انقراض و نابودی انسان، و تمام اشکال زندگی میرود. ما انسانها، آنچنان پیشرفت کردهایم که همین پیشرفت، اگر موارد زیر را مدّ نظر قرار ندهیم، میتواند باعث نابودیِ عنصر زندگی شود:ا
ا- تضاد بزرگی در رفتار انسان وجود دارد، و آن دو احساسِ شدید و مخالف یکدیگرِ عشق و نفرت است. ما تمام منابع خود را برای ارضأ این دو نیروی متضاد به کار میبریم. از یک طرف، به عنوان نوعدوستی، جان خود را برای نجات دیگری به خطر میاندازیم؛ و از طرف دیگر بیشتر منابع خود را به ارتش اختصاص میدهیم که هدفی جز کشتن انسان های دیگر و از بین بردن همه چیز در این فرآیند ندارد.ا
ا- سایر موجودات به ندرت هم نوع خود را میکشند، مگر در موارد نادر. به عنوان مثال، بعضی از حیواناتِ نر برای جفتگیری با حیوانات ماده به رقابت میپردازند و نزاع میکنند. اما قتل با خونسردی و بدون نیاز جسمانی منحصر به انسانها میباشد.
ا- ما تنها گونهای هستیم که حیوانات را نه تنها برای غذا بلکه برای ورزش میکُشیم.ا
ا- ما ابزار بسیاری اختراع کردهایم که به ما این امکان را میدهد که به هر چیزی که میخواهیم، بدون تلاش زیاد، دسترسی پیدا کنیم؛ تا جایی که میتوانیم با فشار دادن یک دکمه، خود و همه چیز روی زمین را سه بار، و نه یکبار، نابود کنیم.ا
ا- ما وسائلی را برای بهره مندی از محیط زیست ساختهایم؛ زمین را برای تولید محصولات فراوان و کثیر شکل دادهایم؛ و طبیعت را به نفع خود بازسازی کردهایم؛ تا جایی که به نقطهٔ بیبازگشت رسیدهایم.ا
ا- ما دانش خود را در مورد وجود فیزیکی خود، و کاووش در یافتن امراض، و راههای دور نگه داشتن بیماریها از خود گسترش دادهایم. ما تا جایی پیش رفتهایم که جمعیتی بیش از گنجایش این سیاره به آن افزودهایم.ا
ا- ما راههائی برای از بین بردن ترکیبات موجودات زنده که برای سلامتی ما مضر هستند کشف کرده ایم، و مواد شیمیایی زیادی اختراع کردهایم که ما را سالم و زیبا نگاه میدارند. از سوی دیگر، ما موادی را کشف کردهایم که مصرف آنها عمر ما را کوتاه میکند.ا
ا- بقای گونه ما به سلامت و بقای هر دو جنس نر و ماده بستگی دارد. ولی زنان از ماموریت طبیعی خود، که رقابت با مردان است، دور شدهاند و در عوض نقش تابعیت از مرد را بر عهده گرفتهاند. این نقش آنها تا زمانی که آنها را جنس مخالف مینامیم ادامه خواهد یافت.ا
ا- ما رویای یک جامعه عادلانه را داریم، در حالی که به افزایش شکاف بین ثروتمندان و فقرا، با اختصاص بیشترین منابع طبیعی برای ثروتمندان، و کمترین برای فقرا، به گسترش این شکاف کمک میکنیم.ا
ا- ما دین، فلسفه، سیاست و هنجارهای اجتماعی را برای تداوم عشق ایجاد می کنیم. از طرف دیگر و با استفاده از همان آموزهها به افزایش موجودی ثروتمندان و کاهش دارائی فقرا کمک شایانی میکنیم.ا
ا- پس از پایان یک روز کار در اتاق شکنجه، به مسجد و کلیسا و کنیسه میرویم و به سخنرانی علمای مذهبی گوش فرا میدهیم، و چشمانمان برای مصائب یک پیامبر غیبی در اشک شناور میشود.ا
ا- ما یک سیستم حکومتی ایجاد میکنیم تا ساختار اجتماعی خود را برای یک جامعهٔ عادلانه، منصف، متساوی، شاد، و یکسان برای همه، سازماندهی کنیم. اما ما گروهی از خودکامگان، بوروکرات ها، مستبدان، و عاشقان شهرت و ثروت را به عنوان رهبران خود انتخاب میکنیم، که زندگی ما را غیرقابل تحمل میکنند.ا
به طور خلاصه، ما تنها، یا یکی از گونه های نادری هستیم که یکدیگر را شکنجه میکنیم و به قتل میرسانیم؛ محیط زیست خود را نابود میکنیم؛ برای منحرف کردن مغز خود و رفتن به یک حالت توهم و نشئگی از مواد سمّی استفاده میکنیم؛ دروغ میگوییم و تقلب میکنیم؛ تمام تلاش خود را به کار میبریم تا ثروتمندتر و مشهورتر از دیگران شویم؛ با تفکیک ملی، اجتماعی، نژادی، حرفهای، زبانی، جنسیتی، مذهبی، سنتی، و عرفی، دیگران را تحت فشار قرار میدهیم؛ خدایان و پیامبران خیالی میآفرینیم، و خود را بردهٔ آنها میکنیم؛ و سپس در مقایسه با سایر جانداران، خود را اشرف مخلوقات مینامیم.ا
ا- سایر موجودات به ندرت هم نوع خود را میکشند، مگر در موارد نادر. به عنوان مثال، بعضی از حیواناتِ نر برای جفتگیری با حیوانات ماده به رقابت میپردازند و نزاع میکنند. اما قتل با خونسردی و بدون نیاز جسمانی منحصر به انسانها میباشد.
ا- ما تنها گونهای هستیم که حیوانات را نه تنها برای غذا بلکه برای ورزش میکُشیم.ا
ا- ما ابزار بسیاری اختراع کردهایم که به ما این امکان را میدهد که به هر چیزی که میخواهیم، بدون تلاش زیاد، دسترسی پیدا کنیم؛ تا جایی که میتوانیم با فشار دادن یک دکمه، خود و همه چیز روی زمین را سه بار، و نه یکبار، نابود کنیم.ا
ا- ما وسائلی را برای بهره مندی از محیط زیست ساختهایم؛ زمین را برای تولید محصولات فراوان و کثیر شکل دادهایم؛ و طبیعت را به نفع خود بازسازی کردهایم؛ تا جایی که به نقطهٔ بیبازگشت رسیدهایم.ا
ا- ما دانش خود را در مورد وجود فیزیکی خود، و کاووش در یافتن امراض، و راههای دور نگه داشتن بیماریها از خود گسترش دادهایم. ما تا جایی پیش رفتهایم که جمعیتی بیش از گنجایش این سیاره به آن افزودهایم.ا
ا- ما راههائی برای از بین بردن ترکیبات موجودات زنده که برای سلامتی ما مضر هستند کشف کرده ایم، و مواد شیمیایی زیادی اختراع کردهایم که ما را سالم و زیبا نگاه میدارند. از سوی دیگر، ما موادی را کشف کردهایم که مصرف آنها عمر ما را کوتاه میکند.ا
ا- بقای گونه ما به سلامت و بقای هر دو جنس نر و ماده بستگی دارد. ولی زنان از ماموریت طبیعی خود، که رقابت با مردان است، دور شدهاند و در عوض نقش تابعیت از مرد را بر عهده گرفتهاند. این نقش آنها تا زمانی که آنها را جنس مخالف مینامیم ادامه خواهد یافت.ا
ا- ما رویای یک جامعه عادلانه را داریم، در حالی که به افزایش شکاف بین ثروتمندان و فقرا، با اختصاص بیشترین منابع طبیعی برای ثروتمندان، و کمترین برای فقرا، به گسترش این شکاف کمک میکنیم.ا
ا- ما دین، فلسفه، سیاست و هنجارهای اجتماعی را برای تداوم عشق ایجاد می کنیم. از طرف دیگر و با استفاده از همان آموزهها به افزایش موجودی ثروتمندان و کاهش دارائی فقرا کمک شایانی میکنیم.ا
ا- پس از پایان یک روز کار در اتاق شکنجه، به مسجد و کلیسا و کنیسه میرویم و به سخنرانی علمای مذهبی گوش فرا میدهیم، و چشمانمان برای مصائب یک پیامبر غیبی در اشک شناور میشود.ا
ا- ما یک سیستم حکومتی ایجاد میکنیم تا ساختار اجتماعی خود را برای یک جامعهٔ عادلانه، منصف، متساوی، شاد، و یکسان برای همه، سازماندهی کنیم. اما ما گروهی از خودکامگان، بوروکرات ها، مستبدان، و عاشقان شهرت و ثروت را به عنوان رهبران خود انتخاب میکنیم، که زندگی ما را غیرقابل تحمل میکنند.ا
به طور خلاصه، ما تنها، یا یکی از گونه های نادری هستیم که یکدیگر را شکنجه میکنیم و به قتل میرسانیم؛ محیط زیست خود را نابود میکنیم؛ برای منحرف کردن مغز خود و رفتن به یک حالت توهم و نشئگی از مواد سمّی استفاده میکنیم؛ دروغ میگوییم و تقلب میکنیم؛ تمام تلاش خود را به کار میبریم تا ثروتمندتر و مشهورتر از دیگران شویم؛ با تفکیک ملی، اجتماعی، نژادی، حرفهای، زبانی، جنسیتی، مذهبی، سنتی، و عرفی، دیگران را تحت فشار قرار میدهیم؛ خدایان و پیامبران خیالی میآفرینیم، و خود را بردهٔ آنها میکنیم؛ و سپس در مقایسه با سایر جانداران، خود را اشرف مخلوقات مینامیم.ا
No comments:
Post a Comment