اندیشمند بزرگترین احساسش عشق است و هر عملش با خرد

Wednesday, October 15, 2025

جنگ‌های آمریکا

کسانی‌ که در آمریکا به عنوان رئیس جمهور انتخاب می‌شوند عموما یا از حزب دمکرات و یا از حزب جمهوری‌خواهان می‌باشند. ولی‌ آیا این کشور دو حزبی است؟ در تئوری خیر، ولی‌ در عمل رؤسای جمهور این کشور از سال هزار و هشتصد و شصت از یکی‌ از این دو حزب بوده‌ا‌ند. شاید همه از آن آگاه نباشند که در آمریکا بیش از چهار صد و بیست حزب ثبت نام کرده‌اند. البته بسیاری از احزاب محلی می‌باشند و فقط در ایالات خاصی‌، و به منظور انتخاب نمایندگان محلی، حضور دارند. حزب دمکرات از سال هزار و هشتصد و بیست و هشت، و حزب جمهوری‌خواه از سال هزار و هشتصد و پنجاه و چهار شروع به فعالیت کردند. احزابی چون حزب مستقل و یا حزب سبز طرفدارانی دارند ولی‌ نه آنچنان که بتوانند یک رئیس جمهور انتخاب کنند. جالب است که بدانیم که یک حزب مذهبی‌ نیز در آمریکا وجود دارد، به نام حزب همبستگی‌ (سالیداریتی).ا
در سال هزار و هفتصد و هشتاد و نُه، جرج واشنگتن با دریافت کمی‌ بیش از بیست و هشت هزار رائ توانست به عنوان نخستین رئیس جمهور آمریکا انتخاب شود.  حزب جمهوری‌خواه در سال هزار و هشتصد و پنجاه و چهار تاسیس شدند. حزبی تحت عنوان دمکرات -جمهوری‌خواه که توسط توماس جفرسن و جیمز مدیسون در سال هزار و هفتصد و نود و دو تاسیس شده بود، به اسم حزب دمکرات تغییر نام داد و نخستین رئیس جمهور از این حزب، در سال هزار و هشتصد و بیست و هشت، اندرو جکسون بود. اولین کسی‌ که از طرف حزب جمهوری‌خواه در سال هزار و هشتصد و شصت انتخاب شد آبراهام لینکلن بود. جالب است که مرامنامه و خط مشی‌ این دو حزب در آغاز عکس مرامنامهٔ امروزشان است، و هدف اساسی‌ حزب جمهوری‌خواه القأ برده‌داری بود.ا

در اواسط قرن هجدهم، دولت انگلستان به منظور تامین مخارج جنگی‌اش در هند و فرانسه، مالیات‌های جدیدی بر مستعمره‌اش در آمریکا تحمیل کرد. آمریکائیان اعتراض کردند که چون نماینده‌ای در مجلس انگلیس ندارند، آن مجلس نمی‌باید مالیاتی برای این مستعمره تعیین می‌کرد. این اظهاریه تحت عنوان "مالیات بدون نماینده" در تاریخ‌ها ثبت شد. البته به دلیل فاصله‌ای که بین این دو کشور بود، تحمیل خواسته‌های انگلیس بر آمریکا توسط دولت انگلیس دشوار بود. در آوریل سال هزار و هفتصد و هفتاد و پنج، جنگ بین انگلیس و مستعمره‌اش آغاز شد. در چهارم ژولای سال بعد، انقلابیون دومین کنگره قاره‌ای آمریکا، اعلام استقلال سیزده مستعمره را از انگلستان کرد. جنگ ادامه یافت، تا اینکه در سیزدهم سپتامبر سال هزار و هفتصد و هشتاد و سه، پیمانی در فرانسه بین دو کشور امضائ، و جنگ پایان یافت.ا

چنان که می‌دانیم، دولت آمریکا در به قحطی کشیدن و کشتار بی‌امان فلسطینیان در خاک فلسطین به صهیونیست‌ها یاری می‌رساند. همین رفتار را اجداد رهبران آمریکا با سرخ‌پوستان داشتند. از آنجائی که در ابتدا که گروهی از اروپائیان وارد این سرزمین شدند تصور کردند که به هند قدم گذاشته‌ا‌ند، بومیان را هندی خواندند، و هنوز هم در بسیاری از نوشته‌های خود از آنها به عنوان هندی یاد می‌کنند! به هر صورت، اجداد سپید پوستان آمریکا، همان عملی‌ را با بومیان کردند که صهیونیست‌ها در غزّه مشغول بر آنند. بدین دلیل دولت آمریکا در این امر تخصص و مهارت دارد!ا

دولت آمریکا با جنگ بر علیه استعمار انگلیس و بومیان آمریکا به وجود آمد و با گسترش جنگ‌هایش به مقامی تحت عنوان بزرگترین دولت جهان از نظر اقتصادی، فرهنگی‌، و سیاسی صعود کرد، و به نظر می‌رسد که با یک جنگ دهشت‌بار نیز از صحنه خارج خواهد شد. همانطور که در پیش آمد، به منظور استقلال خود، جنگ با دولت استعماری انگلیس، و سپس و در همان زمان، جنگ با بومیان را آغازید. پس از آن جنگ‌های متفاوت ادامه یافت، و همواره سربازان آمریکائی در نقطه‌ای از جهان به کشتار اشتغال داشته‌ا‌ند. در زیر این جنگ‌ها به اختصار می‌آیند.ا

نخست با انقلاب آمریکا آغاز می‌کنیم که در سال هزار و هفتصد و شصت و پنج میلادی آغاز شد و به مدت هجده سال ادامه یافت. این جنگ با دولت انگلیس و برای استقلال مهاجرین به سرزمین جدید، از حیطه و نفوذ آن دولت بود. در پایان این جنگ، مهاجرینی که به سرزمین سرخ‌پوستان در قارّهٔ آمریکا مهاجرت کرده بودند، توانستند استقلال خود را از دولت انگلیس به دست بیاورند. جنگ بعدی مجددا با انگلیس و در سال هزار و هشتصد و دوازده بود که سه سال بطول انجامید. گرچه این جنگ بدون هیچ نتیجه‌ای پایان گرفت، ولی‌ دولت آمریکا را به عنوان یک کشور مستقل تثبیت کرد.ا

از آنجائی که مهاجرین به سرزمینی که محل سکونت سرخ‌پوستان بود نقل مکان کرده بودند و بطور گسترده‌ای به تعداد این مهاجرین افزوده میشد، سرخ‌پوستان به منظور دفاع از زمین خود برخاستند. همین که مهاجرین استقلال خود را از دولت انگلیس تثبیت کردند، بایستی برای گسترش سرزمین خود می‌جنگیدند و سرخ‌پوستان را از خانه و کاشانه‌شان بیرون می‌انداختند. از سال ۱۸۱۷ تا ۱۸۹۸، ایالات متحده درگیر مجموعه‌ای از درگیری‌ها بود که به جنگ‌های سرخپوستان معروف است و ناشی از گسترش این کشور به سمت غرب بود. هنگامی که مهاجران از رودخانه می‌سی‌سی‌پی فراتر رفته و به دشت‌های بزرگ، کوه‌های راکی ​​و جنوب غربی نفوذ کردند، با قبایل بومی آمریکایی روبرو شدند که مدت‌ها این مناطق را خانه خود می‌دانستند. دولت ایالات متحده در تلاش بود تا زمین را برای مهاجران، راه‌آهن و صنایع پاکسازی کند، و اغلب معاهدات و وعده‌های قبلی را نادیده می‌گرفت. در پاسخ، بسیاری از قبایل بومی مقاومت کردند که منجر به دهه‌ها جنگ، یورش و لشکرکشی نظامی شد.ا

در سال هزار و هشتصد و هفده، به منظور دسترسی به مناطق جنوبی که در خاک مکزیک بودند، دولت آمریکا به این کشور حمله کرد، و پس از دو سال جنگ و با پیروزی توانست ایالات‌های جنوبی، از جمله کالیفرنیا و تکزاس و آریزونا و نیومکزیکو را به ایالات متحدهٔ آمریکا بپیوندد. از آنجائی که ایالات‌های جنوبی آمریکا به نیروی کار برده به منظور گسترش زمین‌های زراعی احتیاج داشتند، این ایالات خود را از قسمت‌های شمالی جدا کردند و در سال هزار و هشتصد شصت و یک، کشور جدیدی تحت عنوان کنفدراسیون ایالتی‌ برای خود تشکیل دادند. بدین ترتیب جنگی بین ایالات شمالی و جنوبی آغاز گردید که تا حدود پنج سال ادامه داشت. در خاتمهٔ جنگ، با پیروزی ایالات شمالی، دو قسمت مجددا ادغام شدند.ا

در اواخر قرن نوزدهم، کشور آمریکا چنان قدرتی‌ یافته بود که به فکر گسترش مستعمراتش افتاد. در سال هزار و هشتصد و نود و هشت که یکی‌ از ناوگان‌های آمریکا در بندر هاوانا غرق شد، این بهانه‌ای برای دولت آمریکا شد که به دیکتاتوری اسپانیا در کوبا خاتمه دهد و خود جانشین این کشور شود. به این ترتیپ، جنگی بین دو کشور آغاز شد، که البته به دلیل نیروی ضعیف اسپانیا این جنگ به طولی نیانجامید. با این پیروزی آمریکائیان توانستند کوبا، گوام، فیلیپین و پورتو ریکو را به این امپراطوری ملحق کنند. البته مردم فیلیپین تا سه سال مقاومت کردند، ولی‌ بالاخره بالاجبار تحت سلطهٔ امپراطوری جدید درآمدند.ا

جنگ اول جهانی‌ بین آلمان از یک طرف، و روسیه، انگلیس، فرانسه، اتریش، و مجارستان از طرف دیگر در سال هزار و نهصد و چهارده آغاز شد. این جنگ در اروپا بود و ربطی‌ به کشور آمریکا نداشت. سه سال بعد که کشتی‌های آلمانی‌ به کشتی‌های آمریکائی خسارت رساندند، دولت آمریکا تصمیم گرفت که به نفع متفقین و بر علیه آلمان وارد جنگ شود. این جنگ تا سال هزار و نهصد و هیجده که آلمان تسلیم شد، ادامه یافت.ا

جنگ دوم جهانی‌ در سال هزار و نهصد و چهل و یک آغاز شد. گرچه این جنگ مانند جنگ اول از اروپا آغاز شد و به آسیا و آفریقا نیز سرایت کرد، ولی‌ پس از حمله به پرل هاربر، آمریکا نیز وارد جنگ شد. این جنگ خانمانسوز به مدت پنج سال ادامه یافت، تا اینکه در سال هزار و نهصد و چهل و پنج، شوروی آلمان و متفقینش را شکست داد. باید توجه داشت که هر دو جنگ جهانی‌ به دلیل بحران‌های سرمایه‌داری است، که همواره این کشور‌های تولید کننده باید بازار‌های جدیدی برای صنایع خود کشف کنند. جنگ بر سر این بازار‌های جدید است.ا

در سال هزار و نهصد و پنجاه، شوروی و چین تصمیم گرفتند که هر دو کره را متحد کنند، و به کمک این دو کشور کره شمالی وارد کره جنوبی شد. این آغازی بود برای جنگ بعدی برای آمریکا، و به این ترتیب سازمان ملل به درخواست کره جنوبی نیرو فرستاد، که نیروی اصلی‌ آمریکائی بود و دولت آمریکا رهبری این جنگ را به دست داشت، و پس از سه سال جنگ، بدون هیچ تغییر ژئوفیزیکی جنگ خاتمه یافت.ا

از سال هزار و نهصد و پنجاه و سه تا سال هزار و نهصد شصت و چهار که آغاز جنگ ویتنام بود، نیروی نظامی آمریکا در کمک به نیرو‌های راست سیاسی و براندختن جنبش‌های چپ بسیار فعال بود، تا اینکه پس از برقراری حکومت سوسیالیستی در ویتنام شمالی و تلاش هوشی مین برای یکپارچه کردن ویتنام، بهانه‌ای به دست دولت آمریکا داد تا به این کشور حمله کند.ا

     این جنگ نه تنها بر ویتنام، بلکه بر کشورهای درگیر نیز تأثیر عمیقی گذاشت. نیروهای آمریکایی، به همراه نیروهای ویتنام جنوبی و سایر متحدان مانند استرالیا و کره جنوبی، در جنگل‌های انبوه می‌جنگیدند، جایی که خطوط نبرد متعارف اغلب مبهم بود. در داخل کشور، ایالات متحده با ادامه درگیری، اعتراضات گسترده و تفرقه سیاسی را تجربه کرد. این جنگ منجر به مرگ بیش از ۵۸۰۰۰ آمریکایی و تلفات بی‌شماری از ویتنامی‌ها شد. تا سال ۱۹۷۳، نیروهای آمریکایی تحت یک توافق صلح عقب‌نشینی کردند، اما جنگ بین ویتنام شمالی و جنوبی تا سال ۱۹۷۵ ادامه یافت، تا زمانی که شمال، سایگون را تصرف کرد و کشور را تحت حکومت کمونیستی دوباره متحد کرد. بدین ترتیب، جنگ ویتنام دهه‌ها بطول انجامید و پس از کشتار بسیاری، تا سال هزار و نهصد و هفتاد و پنج بدون نتیجه پایان یافت.ا

جنگ خلیج فارس، که با نام‌های سپر صحرا و طوفان صحرا نیز شناخته می‌شود، در اوت ۱۹۹۰ آغاز شد، زمانی که عراق، تحت رهبری صدام حسین، به کویت همسایه حمله کرد. عراق قصد داشت ذخایر عظیم نفتی کویت را کنترل، و قدرت منطقه‌ای خود را تقویت کند. در پاسخ، سازمان ملل متحد از عراق خواست که عقب‌نشینی کند و هنگامی که دیپلماسی شکست خورد، ائتلافی متشکل از ۳۵ کشور به رهبری ایالات متحده عملیات سپر صحرا را آغاز کرد. تا ژانویه ۱۹۹۱، به مدت شش هفته، نیروهای ائتلاف حملات هوایی گسترده‌ای را آغاز کردند و به دنبال آن یک حمله زمینی سریع انجام شد که به سرعت نیروهای عراقی را در هم شکست.ا

چنان‌که پیش از این آمد، ارتش آمریکا همواره به منظور خنثی کردن نیروهای آزادی‌بخش، بخصوص چپ، در نقاط مختلف دنیا به عملیات نظامی مشغول بوده است. پس از فروپاشی کشور شوروی، آمریکا تنها و قوی‌ترین نیروی نظامی دنیا شد، و چنان‌که کشوری از زیر سلطهٔ امپریالیسم آمریکا خارج می‌شد، ارتش ایالات متحده وارد عمل می‌شد و با درهم شکستن نیروی نظامی آن کشور، ایادی منتخب دولت آمریکا به اِدارهٔ آن کشور گماشته می‌شدند. این استراتژی همچنان ادامه دارد.ا 

No comments:

Post a Comment