اندیشمند بزرگترین احساسش عشق است و هر عملش با خرد

Wednesday, October 22, 2025

قرن بیست و یکم؛ پایان جهان؟

این پرسشی است که باید همواره همه در ذهنمان داشته باشیم، چرا که با برتری اقتصادی چین، و نه برتری نظامی، به نظر نمی‌رسد که پر قدرت‌ترین کشور جهان که به مدت تقریبا یک قرن بر همهٔ دنیا سروری می‌کرده است، دست روی دست بگذارد و شاهد پس رفتن و افول خود باشد. اگر از نظر تاریخی‌ نیز به صعود و نزول امپراطوری‌ها نگاهی‌ بی‌اندازیم، به این نتیجه می‌رسیم که هیچ امپراطوری بدون جنگ از صحنه خارج نشده است.ا
فراز و نشیب، و یا صعود و هبوط یک امپراطوری عموما با جنگ آغاز و با جنگ پایان می‌پذیرد. بدین صورت که کشوری که از نظر اقتصادی در صدر قرار دارد، عموما به منظور حفظ ثبات خود، از نظر نظامی نیز این برتری را حفظ می‌کند. تا زمانی‌ که دولت دیگری از نظر اقتصادی چنان پیشرفت می‌کند که می‌تواند تکنولوژی و مخارج نظامی خود را نیز پا به پای آن پیشرفت دهد، تا جایی که بتواند بر کشوری که در صدر قرار دارد غلبه کند. بدین ترتیب، با یک جنگ این جابجایی صورت می‌گیرد.ا

آغاز کشور‌های دنیا، عموما از مهاجرینی بوده است که یک منطقهٔ خالی‌ از سکنه را می‌یافتند، و در آنجا اطراق می‌کردند و تشکیل خانه و خانواده می‌دادند. در اوائل قرن شانزدهم که گروهی از اروپائیان به قارّهٔ آمریکا وارد شدند، این سرزمین محل سکونت سرخ‌پوستان بود. برتری مهاجرین سلاح گرم آنها بود، چرا که اروپا از نظر تکنولوژی، بخصوص تکنولوژی نظامی، بر ساکنین این سرزمین برتری داشت. بنابراین، سپید پوستان با جنگ و بیرون راندن تابعین آن سرزمین و تصاحب زمین آنها زندگی‌ خود را آغاز کردند. چون این مهاجرین هنوز تحت سلطه و فرمان دولت انگلیس بودند، به فکر خود‌مختاری افتادند. در سال هزار و هفتصد و هفتاد و شش، پنجاه و شش نفر از این مهاجرین اعلامیه استقلال خود را نوشتند. دولت انگلیس نیرو فرستاد و جنگ بین این مهاجرین و سربازان انگلیسی آغاز شد. لازم به ذکر است که پیش از آن اروپائیان آفریقا را کشف کرده بودند و جوانان افریقائی را به عنوان برده به اروپا وارد می‌کردند. مهاجرین به این سرزمین نیز برده‌هایشان را با خود از اروپا آورده بودند. در زمان جنگ آنها برده‌های خود را برای جنگ با سربازان انگلیسی‌ تشویق می‌کردند. جالب اینجاست که دولت انگلیس به این برده‌ها پیغام داد که چنانچه به سربازان انگلیسی‌ بپیوندند، دولت انگلیس آنها را آزاد خواهد کرد. به این ترتیب تعداد بسیاری از برده‌های مهاجرین بجای جنگ با انگلیسی‌ها به دشمن پناهنده شدند.ا

زمانی‌ که جورج واشینگتن به عنوان نخستین رئیس جمهور کشور آمریکا انتخاب شد، سیزده سال از اعلامیهٔ استقلال می‌گذشت، و سیزده مستعمرهٔ انگلیس که بعد‌ها هر کدام تبدیل به یکی‌ از ایالات آمریکا شدند وسعت این کشور بود. با دریافت خودمختاری، جنگ‌های جدیدی در این کشور آغاز شد، که می‌توان کلیهٔ این جنگ‌ها را در لیستی که در وبسایتی بدین منظور ایجاد شده مطالعهٔ کرد. پُر هزینه‌ترین این جنگ‌ها بین شمال و جنوب آمریکا، سپس جنگ با مکزیک، نخستین و دومین جنگ‌های جهانی‌، جنگ کُره، جنگ ویتنام، آنچه که به جنگ خلیج خوک‌ها مشهور است، حمله به چین، افغانستان، عراق، و بسیاری دیگر در وبسایتی که در بالا به آن اشاره شد، بوده است. با مطالعهٔ این لیست می‌توان نتیجه گرفت که دلیل بودجهٔ ارتشیِ گزافِ این کشور جنگ‌هائی است که رهبران آمریکا به منظور کنترل جهان به راه می‌اندازند، و یا به نیروی موافق خود کمک‌های نظامی می‌رسانند. گسترش کشور آمریکا از سیزده ایالات نخستین، باضافهٔ مستعمرات و مستملکاتی که با حمله به نقاط مختلف جهان کسب کرده است، چنان وسیع است که می‌توان گفت که بیش از سه چهارم ممالک جهان را به خود وابسته کرده است.ا

ایالات متحدهٔ آمریکا پس از جنگ دوم جهانی‌ و با برتری نظامی خود توانسته است بر سایر دولت‌ها سروری کند. با اتخاذ صحیح سیستم حکومتی، به درستی‌ به شهروندان این کشور القأ شده است که آنها در هر انتخابی آزادی رائ و عقیده دارند. با این تصور آمریکائیان بسیار ملی‌گرا هستند و تصور می‌کنند که آزادی رائ دارند، که چنانچه قبلا آمد، این آزادی از آنِ سرمایه‌های عظیم است. با این وصف، همواره این کشور توانسته است مردم سایر کشور‌ها را، که به دلیل سیاست‌های خارجی‌ همین دولت آمریکا در زیر سلطهٔ دیکتاتوری می‌باشند، به خود جلب و جذب کند. با دادن اجازهٔ اقامت به کسانی‌ که می‌توانند به پیشرفت هرچه بیشتر این کشور یاری دهند، بهترین مغز‌ها و نُخبه‌های سایر کشور‌ها به این کشور جذب شده‌ا‌ند. از طرف دیگر، با افزایش بودجهٔ نظامی خود، دولت‌های آمریکا توانسته‌ا‌ند این سروری را بر سایر کشور‌ها تثبیت کنند. چناچه گفته شد، این کشور از دو قرن پیش که به منظور استقلال خود جنگ با انگلیس را آغاز کرد، از آن پس همواره یا بطور مستقیم در جنگ با یک یا چند نیروی مخالف بوده است، و یا در جنگ‌های دیگر از دولت‌های تحت تابع‌اش حمایت کرده است. از همان آغاز، بالاترین بودجهٔ نظامی در مقایسه با سایر کشور‌ها از آن آمریکا بوده است و بالاترین سرمایهٔ اقتصادی این کشور متعلق به مجتمع صنعتی نظامی بوده است. بر طبق آماری، بودجهٔ نظامی آمریکا هم اکنون نهصد و نود و هفت بلیون دلار است. پس از آمریکا، بالاترین بودجهٔ نظامی متعلق به چین است که با سیصد و چهارده بلیون دلار کمتر از یک سوم بودجهٔ آمریکا است. پایین‌ترین بودجهٔ نظامی متعلق به فیلیپین، با شش بلیون دلار است.ا

با نگاهی‌ به امپراطوری‌های بزرگ جهان از نظر تاریخی‌، کشور‌هائی که زمانی‌ بزرگترین امپراطوری جهان بودند و پس از مدتی‌ امپراطوری دیگری بر آنها غلبه کرد و جانشین آنها شد، به این نتیجه می‌رسیم که همه با جنگ آغاز و با جنگ دیگری پایان یافتند. با توجه به تاریخ آمریکا که بطور مختصر در بالا ذکر شد، و اینکه این کشور از آغاز پیدایش خود در جنگ بوده است، و بدین دلیل مهارت جنگی وسیعی دارد، و اکنون بودجهٔ نظامی‌اش دارای بالاترین مقام در دنیاست، امکان ندارد که بدون یک جنگ خانمانسوز و جهانگیر خود را به کشور دیگری با قدرت اقتصادی کلان، یعنی‌ چین، تسلیم کند. خط کشی‌های دولت‌های آمریکا بر علیه چین و روسیه و متفقین آنها بر کسی‌ پوشیده نیست. هم اکنون اکثر قریب به اتفاق کشور‌های دنیا دارای نیروی تخریبی‌ اتمی‌ هستند. تنها دولتی در جهان که از این نیرو در یک جنگ استفاده کرده، و به دلیل این تجربه احتمالا از استفادهٔ مجدد از یک سلاح اتمی‌ اَبائی نخواهد داشت، دولت آمریکا است. آنچه که این دولت را سازمان می‌دهد و رؤسای جمهور را انتخاب می‌کند و به آنها خط می‌دهد سرمایه‌های عظیم در دست سرمایه‌داران بزرگ می‌باشد، و این سرمایه‌داران صاحبان تاسیسات اتمی‌ نیز می‌باشند. چنانچه قدرت تسلیحات اتمی‌ موجود در همهٔ کشور‌ها را اندازه‌گیری کنیم، و قدرت تخریبی‌ آنها را بسنجیم، با بکار بردن تسلیحات هسته‌ای موجود می‌توان دنیای ما را واژگون کرد؛ نه یکبار، بلکه چند بار! خطری که آیندهٔ بشریت را تهدید می‌کند چنین نیروی تخریبی‌ است.ا

No comments:

Post a Comment