هر ساله هر فرد یا
سازمانی موظف به پُر کردن و فرستادن فرم مالیاتی خود میباشد. اشخاص میباید در این
فرمها حقوق و دستمزد و درآمد سالانهٔ خود را ثبت کنند. از این درآمد، مالیاتی که احتمالا
توسط کارفرما از حقوق کسر شده است ذکر میشود، چرا که هر کارفرمایی موظف است که بسته
به تعداد عائلهٔ هر حقوق بگیری، مبلغ مشخصی به عنوان مالیات از حقوق آن شخص کسر، و
به دولت مرکزی و دولتهای منطقهای بپردازد. البته مالیاتدهندگان میتوانند در فرم
مالیاتی سالانهٔ خود علاوه بر مالیات بر حقوق، بعضی مالیاتهای دیگر مانند مالیات
بر ملک، و بهرهای که برای اقساط خانه پرداختهاند، را نیز نشان دهند، که این ارقام
به کاهش درآمد مشمول مالیات، و در نتیجه تقلیل رقم مالیات کمک میکنند. علاوه بر این،
تعداد افرادی که از این درآمد بهره بردهاند، مانند همسر و فرزندان نیز ذکر میشوند،
که هر چه این تعداد بیشتر، و زیر سقف مشخصیباشد، درصد مالیات کاهش مییابد.ا
مالیات بر فروش و مصرف
کالا درصد خاصی از قیمت کالا است که هر دولت محلی و دولت ایالتی بر فروش هر کالائی،
بجز محصولات خام غذایی و نه غذای آماده شده، از فروشنده دریافت میکند. البته فروشنده
این مالیات را به قیمت کالا اضافه میکند، و در نهایت مصرف کنندهٔ آن کالا چنان مالیاتی
را میپردازد. درصد مالیات خرید یا فروش کالا در ایالت کالیفرنیا در حال حاضر هفت و
یک چهارم درصد است. این رقم در سال هزار و نهصد و سی و سه، یعنی نزدیک به یک قرن
پیش، دو و نیم درصد بود. باید توجه کرد که این مالیات یک رقم مشخص نیست، بلکه یک درصد
است. بدین معنا که هر چه قیمت کالا بالاتر رود، این مالیات نیز افزایش مییابد. در
سال جاری، بهای اکثر اقلام در بازارهای آمریکا از پنجاه تا صد در صد افزایش یافتند.
بدین ترتیب درآمد دولت از مالیات بر جنس نیز بین یک و نیم تا دو برابر افزایش یافته
است.ا
باید توجه داشت که
مالیات تنها منبع درآمد دولت نیست، بلکه دولت به عناوین مختلف بر هر گونه نقل و انتقال
مالی پردازهای اعمال میکند. به عنوان مثال اگر کسی بخواهد دیوار خانهاش را عوض
کند و یا هر تغییر ساختمانی دیگری در خانهاش انجام دهد، باید از دولت جواز این کار
را بگیرد، و این جواز در مقابل یکسری دریافتی با عناوین مختلف داده میشود. بنابراین،
مالیات فقط یکی از اقلام درآمد دولت است، و چنانکه گفته شد، منظور از دولت سازمانهای
کشوری، ایالتی، استانی، بخشی که در آمریکا به آن کاونتی میگویند، و شهری است. بنابراین
هر یک از این دولتها از بسیاری تراکنشها و یا معاملات، درصدی دریافت میکند. چنانکه
در پیش آمد، مالیات میتواند شامل هر گونه معاملهٔ مالی باشد. از طرف دیگر، به منظور
هر خدمت دولتی، فردی که این خدمات را دریافت میکند میبایستی هزینهٔ آنرا بپردازد.
بنابراین، هزینهٔ هر گونه یاری یا خدمتی که از دولت دریافت میشود همان زمان پرداخت
شده است. دولت مرکزی یا فدرال دریافتیهای خود را، که بصورت مالیات یا عوارض و یا عناوین
دیگر وصول کرده است، به مصرف هزینههای خود، و از جمله حقوق و مزایای پرسنل میرساند.
قابل توجه است که بر اساس اطلاعات آماری، درصد هنگفتی از وصولی دولت مرکزی به مصرف
نظامی و خرید تسلیحات از شرکتهای اسلحهسازی میرسد. امروزه این بر همگان آشکار است
که نامزدهای ریاست جمهوری و نمایندگان دو مجلس وابسته به هر کدام از احزاب دمکرات و
یا جمهوریخواه، توسط سرمایههای عظیم، بخصوص سرمایههای مجتمع نظامی صنعتی مقام خود
را دریافت میکنند. این شرکتها نامزد انتخاباتی مشخصی را در نظر میگیرند که پس از
انتخاب شدن بتواند در پُست خود منافع آنها را ملاحظه و تامین کند، و با پرداخت هزینههای
انتخاباتیِ آن شخص رای بشتری برای او کسب میکنند. بسیاری از رایدهندگان در این کشور
خود را وابسته به یکی از این دو حزب میدانند، و تحت تاثیر تبلیغاتی که توسط اشخاص
ذینفعی که در بالا آمد تهیه شده است، به نامزد مورد نظر رای میدهند.ا
هر شخصی به دولت فدرال
و به ایالت و شهر خود جداگانه مالیات میدهد. البته کسانی که مقیم آمریکا هستند، چه
شهروند این کشور باشند و یا نباشند، موظفند که سالیانه یک فرم مالیاتی برای دولت فدرال
و یک فرم دیگر برای دولت ایالت خود، که البته مشمول شهر و یا دولت محلی نیز میشود،
پُر کنند. چنانکه قبلا به آن اشاره شد درصد مالیاتها بر اساس درآمد یا دریافتی اشخاص
تعیین میشوند. مالیات دولت فدرال بین ده تا سی و هفت درصد میباشد. هر ایالتی مالیات
مخصوص به خود را دارد و درصد این مالیات بسته به میزان درآمد خالص و ایالتی که شخص
در آن زندگی میکند تا سیزده و نیم درصد نوسان دارد.ا
هزینه نظامی آمریکا
نزدیک به یک تریلیون دلار در سال است، که بیش از دو برابر کشوری است که در مقام دوم
قرار دارد. بنابراین بودجه نظامی، یکی از بزرگترین بودجههای دولت آمریکا است. به
منظور توجیه هزینههای نظامی، گفته میشود که هدف از ارتش دفاع از مرزهای آن کشور است.
با نگاهی به تاریخ آمریکا به این نتیجه میرسیم که مرزهای این کشور از زمانی که
نخستین اروپائی به این سرزمین وارد شد، سرزمینی که قرنها متعلق به ساکنین سرخپوست
آن بوده است و شخص مهاجر با بیرون راندن تبعهٔ آن خاک زمینش را تصاحب کرد، همواره گسترش
یافته است. این گسترش با حملهٔ نظامی و اشغال فیزیکی خاک متعلق به دیگران، مانند تصاحب
ایالات جنوبی از مکزیک، و یا بصورت استعماری بوده است. بدین دلیل افزایش نیروی نظامی
یکی از اهداف هر یک از رهبران این کشور بوده و میباشد. در واقع، نیروی نظامی آمریکا
از زمان شکلگیری آن تا امروز، همواره در قسمتی از جهان درگیریِ نظامی داشته است.
علاوه بر آن، و یکی از راههای کنترل سایر سرزمینها، استقرار پایگاههای نظامی در
مناطق مختلف دنیا توسط آمریکا میباشد. هدف از ارتش کشتار مردمی که در سرزمینهای دیگر زندگی میکنند، علاوه
بر خرابی ساختمانها و تاسیسات متعلق به دیگران است. البته بارها ارتش یک کشور بر
علیه مردم خود آن کشور بکار گرفته شده است، که بهترین مثال آن ارتش دولت ایران است.
ولی رهبران آمریکا توانستهاند با گسترش منابع مورد احتیاجِ مردم این کشور و افزایش
مزایای آمریکائیان، با استفاده از منابعی که از کشورهای استثمار شده کسب میشود، مالیات
مورد لزوم نیروی نظامی را از مردم دریافت کنند.ا
یکی از راههائی که دولت آمریکا توانسته است مردم این کشور را زیر یوغ خود نگاه دارد، تقویت و ازدیاد طبقهٔ متوسط، علاوه بر تشدید حس میهنپرستی در آنها است. زمانی که یک آمریکائی خود را با شهروند کشور دیگری مقایسه میکند و متوجهٔ تفاوت چشمگیری میشود که بین درآمد سالانهٔ او و دریافتی شهروندان ممالک دیگر وجود دارد، خود بخود این حس میهن پرستی در او ایجاد میشود، چرا که او نتیجه میگیرد که در کشوری زندگی میکند که دولت به رفاه شهروندان اهمیت میدهد. طبق آماری، هشت نفر از ده نفر بیلیونر دنیا آمریکائی هستند. البته باید در نظر داشت که در همین کشور ثروتمند، بسیاری از شهروندان محتاج به نان شب میباشند. بر اساس آمار دیگری، تعداد بیخانمانان در آمریکا در سال پیش بالغ بر هفتصدوهفتاد هزار نفر بود؛ و باز هم بر طبق آمار دیگری، میانگین ثروت شخصی افراد در یک درصد بالای جامعه در آمریکا، بیش از هزار برابر میانگین ثروت اشخاص در پنجاه درصد پایین جامعه است! ثروت پولداران این کشور همواره افزایش مییابد، و یکی از دلائل مهم آن راههای قانونی است که برای فرار از مالیات میتوان یافت. البته این بیشتر شامل کسانی میشود که حقوقبگیر نیستند و درآمد از طریق تجارت دارند. در نهایت، هر شهروند آمریکائی موظف است که در پایان سال یک فرم مالیاتی پُر کند، و مقدار دریافتی و هزینهٔ خود را به دولت گزارش دهد.ا

No comments:
Post a Comment