اندیشمند بزرگترین احساسش عشق است و هر عملش با خرد

Wednesday, August 25, 2010

در باره زمان

ت س الیوت می‌گوید: "حالا، که همیشه حالاست." به این معنی که ما همیشه در زمانِ حال صحبت می‌کنیم. گر چه زمان حال است ولی‌ باید توجه داشت که زمان ایستا نیست و حرکت می‌کند، و این حرکت همواره به جهت جلو بوده، هیچوقت تکرار نمی‌شود. هر اتفاقی‌ فقط یکبار می‌افتد، و بعد از آن تاریخ است. زمان نه توقف می‌کند و نه به عقب بر میگردد. شما که در "حال" خواندن این جمله هستید، آن "حال" اکنون به گذشته تبدیل شده است! اگر بتوانیم زمان را به درستی‌ تعریف کنیم، موفقیت بزرگی‌ کسب کرده ایم. سنت آگوستین در جواب این سوال که زمان را تعریف کن گفت:" اگر نخواهم آنرا تشریح کنم، می‌دانم زمان چیست. ولی‌ وقتی‌ که شخصی‌ میپرسد که آن چیست، جوابی‌ ندارم." و جوابی‌ نداشت
دنیا بین ۱۴ تا ۱۵ بیلییون سال عمر دارد. این گاه شماریِ سال را ما خود برای توجیه تاریخ به وجود آورده ایم. در حقیقت زمان را مردم از سالیان پیش با توجه به وسائلی که در اختیار داشتند اندازه گیری میکردند. درست مانند اندازه گیری طول، عرض، فضا، انرژی، و دما، زمان هم با وسائل خودش اندازه گیری میشد. روش‌های اندازه گیری بین فرهنگ‌های مختلف فرق میکرد. ما اکنون گاه نامه های خورشیدی و قمری داریم که با توجه به فرهنگ‌های مختلف، به خصوص سنت های مذهبی‌، از روش ویژهٔ خود استفاده میشود. اندازه گیری با توجه به جهت ماه و خورشید در مقایسه با زمان انجام میشود. فرق بین اندازه گیری زمان با سایر اندازه گیریها، مثلا طول، این است که نمیتوانیم این حرکت را تکرار کنیم. ما هر روزمان را از ساعت صفر شروع می‌کنیم. به همین طریق، هر هفته، ماه، سال، قرن، و میلنیا از ابتدا شروع میشود. این زمانها از تولد عیسی یا هجرت محمد آغازیده و محاسبه شده اند. به این معنی که زمان تولد عیسی یا هجرت محمد را صفر پنداشتند و زمان تاریخی‌ را از آنجا آغاز کردند. در بعضی از سلسله‌های پادشاهی شروع سلسله را شروع تاریخ به حساب میاوردند .با آگاهی‌ بیشتر از تغییرات سماوی، دانشمندان محاسبه زمان را بر اساس تغییراتی‌ که در سماوات مشاهده میشد قرار دادند، که قبل از آن برای جهت یابی‌ در کشتیرانی به کار میرفت. بالا آمدن خورشید از شرق و پائین رفتن آن در غرب و بالا آمدن ماه مورد نظر قرار گرفت، و تقسیم بندی روز و شب به این ترتیب به وجود آمد. بسته به موقعیت مکانی، زمانی‌ که خورشید تغییر مکان میدهد (که به نظر میامد که خورشید در حرکت است) مبنای این تقسیم بندی شد. حرکت زمین به دور خورشید اندازهٔ گیری شد که 365/2422 بود. این دوره یک سال در نظر گرفته شد که به 12 ماه و هر ماه به 30 روز و هر روز به ساعات و دقیقه و ثانیه تقسیم بندی شد، که چون تعداد روز های سال روند شده بود، پنج روز در آخر هر سال اضافه میشد. در سال 46 قبل از میلاد و در زمان جولیوس سزار، سال کبیسه را به وجود آوردند که بر اساس سه قانون بود. 1) اگر سال قابل تقسیم به 4 باشد، آن یک سال کبیسه است، مگر اینکه 2) قابل تقسیم به 100 باشد، مگر اینکه 3) قابل تقسیم به 400 باشد (سال 2000 سال کبیسه بود). اما به دلیل باقیمانده اعشاری به هر 2000 سال باید یک روز اضافه میشد.
بعد از اینکه تمام محاسبات انجام شد، به وسیله ای برای اندازهٔ گیری زمان روزانه احتیاج بود. شاید اولین ساعت قرار دادن چوبی به طور عمودی در زمین بود. به این صورت که دایره ای دور آن چوب کشیده میشد و دائره به 60 (پیرمون دائره 360 درجه است) قسمت تقسیم میشد. با علامت گذاری روی محیط دائره در هر مرحله ای که سایه روی زمین ایجاد میشد اندازهٔ گیری زمان در آن لحظهٔ شده بود. سپس، ساعات های آبی‌ و غیره اختراع شدند. در قرن 13 پاندول و در قرن 17 ریسمان موزون به وجود آمدند. تازه ترین پیشرفت در صنعت گاه شماری، ساعت های اتمی‌ هستند. این اندازهٔ گیری ها با این فرض است که گردش زمین به دور خورشید یکسان است. با توجه به سنگینی‌ برف در قطب شمال، و طولانی‌ بودن روز ها در تابستان و کوتاه بودن آنها در زمستان در این محاسبه مقدار کمی‌ نابسامانی به وجود میاید. تاثیر جاذبه خورشید روی زمین این تئوری را کمی‌ تغییر میدهد. قبل از انیشتن، فیزیک نیوتون حکم فرما بود که بر اساس آن زمان و کهکشان بدون تاثیر بر یکدیگر بودند. سرعت در محاسبات انیشتن این فرضیه را مخدوش کرد. بر اساس تئوری انیشتن، اندازهٔ گیری زمان به نسبت مستقیم با حرکت، تغییر می‌کند. به عنوان مثال، جسمِ در حال حرکت، زمانِ مساوی با جسم ساکن ندارد، و زمان جسم در حال حرکت باشد با زمان در خارج از آن متفاوت است. این سوال پیش میاید که چرا سرعت نور همیشه 186000 مایل در ثانیه است؟ جالب است که بدانیم که هر چه ما به سرعت نور نزدیک تر میشویم، زمان کوتاه تر میشود. در سرعت نور زمان صفر است. سن ما به دلیل زمان زیاد میشود. وقتی‌ که ما نزدیک به سرعت نور حرکت می‌کنیم، حرکتِ آنچه که در بدن ماست تقلیل میابد. فضا نوردانی که با سرعت زیاد پرواز میکنند، سرعت بالا رفتن سنشان نسبت به کسانی‌ که روی زمین هستند کمتر میشود. اگر ما موشکی بسازیم که بتواند با سرعت نور سفر کند، این موشک بعد از 16 سال به لبه راه شیری می‌رسد. بنا برین فضا نوردی که در این موشک است برای مدتی‌ که این فاصله را طی کرده است 16 سال عمر می‌کند. ولی‌ همان زمان‌ برای یک فرد در روی زمین نزدیک به یک میلیون سال خواهد بود! زمان بستگی زیادی به جاذبه موجود در کهکشان دارد. جاذبه در تونل تاریک (سوراخ سیاه)به دلیل جاذبه بی‌ نهایت زیاد، هیچ مفهومی‌ ندارد. جاذبه باعث میشود که کهکشان جمع شود. عاقبت کهکشان یک تونل تاریک میشود، و این پایان زمان است. ممکن است که فرگشت جدیدی به وجود آید و زمان از نو آغاز شود. ما نمیدانیم چند بار کهکشان باز و دوباره جمع شده است. اما هر بار این اتفاق میافتد، زمان ازنو آغاز میشود

No comments:

Post a Comment