It is a part of evolution to look forward to new ideas, new
structures, new materials, new seasons, and new years. Forward thinking is what
makes us improve our lives, from living in caves into modern homes and fast
transportation and real-time communication. We consider those who maintain old
ideas and those who try to conserve old traditions, old fashioned. Sometimes,
those with “the good old days” philosophy find ways in which they can continue “the
good old days” dressed in new styles. For instance, if slavery is crime of the
past, it continues under new terms such as day laborers, seasonal workers, and migrant
workers. Then, there is the rest of the world to keep the populations under
dictatorship and subjugated, while their natural resources are robbed from them. There are
new terms to explain it too; such as NAFTA, PTT, and The New World Order.
اندیشمند بزرگترین احساسش عشق است و هر عملش با خرد
Tuesday, December 31, 2013
Friday, December 6, 2013
صلح یا جنگ- بخش پایانی
پایان جنگ:
جنگها علاوه بر خساراتی که به مناطق حمله شده تحمیل میکنند، هزینه هائی
نیز برای مهاجم در بر دارند. گرچه صلح خسارتی به بار نمیآورد ولی جوینده صلح هزینههای
گزافی را متحمل میشود. این هزینهها، که در بیشتر مواقع هزینههای غیر مادی و معنوی
میباشند به طرق مختلف، از جمله از دست دادن مقام و مورد هدف گرفتن آماج حمله های افراد
پُر نفوذ و قدرت و در مقامهای سیاسی و لشگری، از طرف صلحجویان پرداخت میشود. گروهی
طرفدار صلح هستند بدون اینکه خود آگاه باشند! دوست بسیار نزدیک و مهربانی دارم که
خود را همواره از چشمِ دیگران میبیند. بدین عبارت که او دارای شخصیت شاخص و کمیابی است که آشنایانش متّفقالقول به او نسبت میدهند، و آن کمک به
دیگران و هموار کردنِ راه و اجازهٔ عبور دادن به کسانی است که در چهار راه حوادث
با او بر خورد میکنند. او از هرگونه برخورد خصمانه ای ممانعت میکند و با صورتی
خندان افرادی را که با او در مناظره هستند به چالش نمیگیرد. برای او لذتِ سازش بیش
از لذت پیروزی پس از یک بحث، مقابله، یا احیاناً مجادله است. گرچه او هیچگاه به
حرکات خصمانه نمیاندیشد، ولی بردباری بسیاری برای تحمل خصم دارد. ممکن است این
بردباری و تحملِ خشونتِ دیگران صدمات هنگفتی به شخص متحمل بزند، که در مورد این دوستِ
عزیز، او جای پای این رنجها را به صورت دردهای مختلف فیزیکی حسّ میکند. برای
شناخت عشقِ او به صلح و دوستی، چندی پیش او از یکی از گفته های “رُمان رولان” نقل
قول میکرد که گویا در کتاب “جان شیفته” آمده بود. دوست من از زبانِ “رمان رولان” میگفت
که زمانیکه یک ذرهٔ میکروسکوپیِ ماسه داخلِ یک صدف میشود، محتملاً وجود این عنصر
خارجی برای صدف بسیار ناخوشآیند میاید. ولی این موجود لطیف آن ماسه را با
بردباری در لایههای بدن خود میپروراند و تبدیل به مروارید میکند. گرچه این مروارید
برای انسانها ارزش مادی دارد (و همین مروارید انسانها را به کِشت صدف ترغیب میکند)،
در عین حال صدف را نیز با این پوشش کَلسیُمی از رنجش و آزردگی که ذره شن یا ماسه ایجاد
میکند محفوظ میدارد. بنابراین، دوست عزیزم ابراز میکرد که یک عنصر ناخوشایند یا
نامطلوب را میتوان با بردباری به عنصری ارزشمند تبدیل کرد؛ و او خود نمونه ای از
این گفتار است.
Thursday, December 5, 2013
Adam Smith is Rolling in His Grave!
Is the “free enterprise system”
that brought fame to Adam Smith and his revolutionary book “An Inquiry into the
Nature and Causes of the Wealth of the Nations” what we are witnessing today? Obviously the market is no
longer free and almost every trade is monopolized by a few chains and
conglomerates. Mr. Smith also spoke of “invisible hands”. In spite of the
governments’ attempts to hide its hands, they have been visible for the past
few years! People are very much aware of the governments’ pouring taxpayers’ money
into Wall Street in order to keep corrupt companies afloat. In fact, the system
that Mr. Smith and Mr. Ricardo and others introduced in the late 18th
century could never work without the help of the government. You are asking why
and how?! It is easy to figure it out. The government distributed land to those
selected, and tradesmen were cajoled into factories as "employees". You may say
it was peoples’ own choice to work for companies. Let us make it more clear
with an example. Next time you are at your auto mechanic’s shop, the one you
have been using for a long time because of his expertise, ask him this
question: would you close your shop down and find employment in the assembly
line of a factory, where you would repeatedly work only on a small section of
the engine, or a part of what you are currently engaged in, and in a daily
basis? You will not have the benefit of being your own boss, but you get paid
in regular basis without worrying about when and how the next customer would
bring some business to you. He will accept the challenge if he is not as good
in his trade as you thought he was! From the very beginning of the new market
system, labor was forced by the government from small shops or from farming
fields into factories. Today, the same government destroys any unions workers have
established, but industry owners and directors can easily and openly have their
own unions under or followed by titles such as Chamber of Commerce, guild, association,
league, or society. They have openly created a union with government officials
under the nickname ALEC (American Legislative Exchange Council), funded by Koch
brothers, who have meetings this very week. The unity between workers is crushed
in all levels. Since industrialists can get together and set prices in unison,
you notice that when the price of gas in one gas station is raised, every other
station in town is raising its price by the same ratio. You hear a rise in the
price of bread, milk, cereal, meat, …., and other necessary products. You do not hear the price of a certain
brand of milk, for instance, is raised, but they are all raised at the same
time, in proportion to the original prices. So, let me see now; what happened
to the price being determined by competition?
Sunday, December 1, 2013
صلح یا جنگ- بخش سوم
آمار جنگ:
زمانی که جنگ سرد بهانه ای برای دولت بود
که بتواند از آن طریق مردم را همیشه در ترس و نگرانی نگاه دارد تا ارزشی برای دولت
و ارتش بیآفریند، و شاید شرکتهای اسلحه سازی را نفع بیشتری برساند، خطر کمونیسم
هر روز گوشزد میشد. در خلال سالهای ۱۹۵۰ و اوایل سالهای ۱۹۶۰، در مدارس بلوک غرب هفته ای یکبار تمرینی تحت
عنوان “حراست در صورت حمله اتمی” میشد، که به آن “drop، duck، cover” یا “سقوط،
محافظت، پوشش” در جملهای امری، میگفتند. به این ترتیب که بچه ها با اشارهٔ مربی خودشان را به زمین
میانداختند و سر خود را (در حالیکه بدن را مچاله میکردند) با دستها میپوشاندند
و اگر پناهگاهی در دسترس
بود زیر آن پنهان میشدند.
با توجه به اینکه در صورت حملهٔ ناگهانی اتمی هیچگونه عملی برای تامین محافظت
شخصی وجود ندارد، اینگونه تمرینها فقط به منظور کنترل اذهان بچهها برگزار میشد. در
ماههای پس از ۱۱ سپتامبر نیز تا مدتی هر روزه هشدار با رنگهای مختلف به مردم ابلاغ میشد،
تا زمانی که این هشدارها معنای خود را از دست دادند، و گاهیمورد تمسخر و استهزا
قرار گرفتند! البته جنگ با تروریسم جهانی خدعه ایست که هنوز هم پس از بیش از یک
دهه جوانان را اغفال میکند.
گرچه بزرگترین جنگافروز
جهان، آمریکا، با قرارداد اتمیِ هفتهٔ پیش با ایران سیاستی متفاوت در پیش گرفته است
که در نتیجهٔ شکست غرب و پیروزی ایران نیست، بلکه به دلیل عقب نشینیِ موقتِ غرب است.
با وجود آنکه بزرگترین نیروی نظامی دنیا در اختیار آمریکا است، عقب نشینی آمریکا موقتی
و در نتیجهٔ ضعف سیاسی (و نه نظامی) آن است، و حتی چند روز پیش بحث بر سر افول قدرت
نظامی آمریکا بود!
با توجه به اینکه قرن
۲۱ میلادی با شیپور جنگ آغازید، لازم است که برای
ریشه کن کردن این حربهٔ دولتی، یعنی قتل نفس و کشتار بی رویه، کوشید. چناچه گفته
شد، تنها راه جلوگیری از جنگ آموزش و مطالعهٔ تاریخ است، که برندگان و بازندگان هر
جنگی را مشخص میکند. بازندگان هرآینه عامه مردم و برندگان سیاستمداران و سرمایهدارن
هستند.
Subscribe to:
Posts (Atom)