اندیشمند بزرگترین احساسش عشق است و هر عملش با خرد

Thursday, June 8, 2023

نگرشی به آینده

عتیقه‌جات، ماشین‌ و مبلمان کلاسیک، سنت، ضرب‌المثل قدیمی، یاد قدیما به خیر، رسوم قدیم، و بسیاری از عناوین دیگر که محافظه‌کاری را القا می‌کنند با عباراتی مانند نو، آینده‌اندیشی، فکر فردا باش، گذشته بر نگشته، مدرنیسم و آینده‌نگر مخالف هستند. ما روزانه از این زبان عامیانه استفاده می کنیم، غافل از اینکه در حال القأ یک نوع طرز فکر هستیم. ما می دانیم که تغییر تنها با تفکر رو به جلو امکان پذیر است، اما آیا این بدان معناست که باید گذشته را رها کنیم و هرگز به گذشته نگاه نکنیم؟ا

  حدود ده هزار سال پیش، پدیده‌های طبیعی انسان‌ها را مجبور کردند که از فلات حاصلخیز به سایر نقاط جهان کوچ کنند. انسانها این نبوغ را که همواره به محیطی مناسب‌تر و مساعد‌تر کوچ کنند داشته‌ا‌ند. اگرچه ما قادر به کنترل سیل، زلزله و گردباد نیستیم، اما می دانیم که چگونه بسیاری از جنبه های دیگر محیط زیست را به نفع خود تغییر دهیم. به عنوان مثال، ما از سرپناه، لباس، وسایل گرمایشی در آب و هوای سرد، و از وسایل خنک کننده در آب و هوای گرم استفاده می‌کنیم. ما میدانیم که چگونه از انرژی های فسیلی، خورشیدی و باد استفاده کنیم. ما در مدت کوتاهی -با توجه به حیات زمین و کیهان- عمر خود را افزایش داده ایم و بر زمین مسلط شده ایم و دانش خود را نسبت به جهان هستی افزایش داده‌ایم.ا

بنابراین، نه تنها زندگی در شرایط قدیم درخشان نیست، بلکه مانند اجدادمان اندیشیدن و حفظ همان لباس‌ها و سنت‌ها و حکومت‌ها و مذاهب، چیزی نیست که ما را به سوی جامعه‌ای بهتر سوق دهد. از این رو، باید مراقب باشیم که آینده نگری و شیوه زندگی جدید و بدیع هزینه دارد، مگر اینکه اقدامات لازم را انجام داده باشیم. درک ردّ پائی که بر روی طبیعت به جای می‌گذاریم، اولین قدم برای شناخت این موضوع است که همهٔ موجودات زنده با یکدیگر مرتبط هستند و در غیاب دیگران، با گُسستنِ پیوسته زنجیره‌ای که ما را به یکدیگر متصل می کند، وجود خود را به خطر خواهیم انداخت. امروزه حدود دو میلیون گونه از حیوانات وحشیِ شناخته شده وجود دارند. این تعداد به دلیل سوء استفادهٔ انسان از طبیعت هر روز در حال کاهش است.ا

انسان به جایی رسیده است که آسیب‌های وارد آورده بر طبیعت غیر قابل برگشت میباشند، و طبیعت شروع به واکنش در برابر سوء استفاده می‌کند، و در نتیجه گرمایش زمین و سایر آسیب های زیست محیطی ایجاد میشوند. ما به حد وفور مواد شیمیائی استفاده می‌کنیم، بدون آنکه در زمانِ مصرفِ این مواد به باقی ماندنِ همیشگی آنها در روی زمین بی‌اندیشیم. ما هوا و زمین و آب، منابع وجودی خود را با گازهای سمی، نفت خام و سایر مواد شیمیایی، زباله و مواد رادیواکتیو آلوده می کنیم، گویی هیچ آینده ای وجود ندارد. آینده نگری تنها از طریق شناخت ما از گذشته امکان پذیر است.ا

 

آینده نگری به منظور تغییر است، که این از طریق اخترعات و اکتشافات به دست میاید. ما از تجربیات خود، که در حافظه ثبت کرده‌ایم، یا از تجربیات دیگران، که به صورت مکتوب یا از طریق رسانه‌ها به دستمان رسیده است، علوم و فرهنگ‌های گذشته را که نیاز به بهبود و پیشرفت توسط ما را دارند می‌آموزیم. بدون تجربه، دستیابی به دانشِ والاتر که منبع خلاقیت است، تقریبا غیرممکن می‌باشد. از این رو شناخت گذشته تا زمانی اهمیت دارد که در دام گذشته نیفتیم و صرفاً راه زندگی اجداد خود را ادامه دهیم. وضعیت موجود در عین حال که از حرکت رو به جلو خودداری می کند، گذشته را گرامی میدارد. حفظ آداب و رسومی که مانع از آینده نگری می شود، روش متفکران بزرگی که جهان را تغییر داده اند نبوده و نمی تواند باشد. تغییر شیوه زندگی که بر انسانیت برتری دارد، ایدهٔ کسانی بوده است که در تاریخ اثری از خود بر جای گذاشته‌اند. نبرد بین قدیم و جدید یک روش زندگی برای قرن ها بوده است، که چالشی است برای همکاری، و به وسیلهٔ یادگیریِ گذشته به منظور بهبود آن با افکاری که ما را به سمت جلو هدایت میکنند.ا

No comments:

Post a Comment