از آنجائی که ما همیشه در جنگ با حشرات هستیم، شناسایی بسیاری
از حشرات برای ما حاصل نشده است. امروزه این جنگ از طریق داروهای شیمیائی انجام
میشود. البته طرفین این جنگ نیروهای همگون و مساوی ندارند. در واقع یک طرف این جنگ
از طرف دیگر کاملا ضعیفتر است. شاید باعث شگفتی باشد، ولی انسانها همواره در این
جنگ مغلوب هستند. دلیلش آن چیزی است که داروین آنرا “تکامل از طریق انتخاب طبیعی” لقب
داد. هر داروی شیمیائی که ما برای کشتن این موجودات بکار میبریم، باعث میشود که حشرهٔ
مورد حمله از طریق انتخاب طبیعی تکامل یافته، از آن ماده شیمیائی مصون بماند. هر چه
آن ماده شیمیائی با شدت بیشتری اِعمال شود، امکان تکامل یافتن حشره تشدید میابد. آنها
با چنان شدتی تکامل میابند که ما زمان آنرا نداریم که به سیستم آن پی ببریم، تا بتوانیم با آن مبارزه
کنیم. سوسک آلمانی یکی از نمونههای آن است (ژرمنیک کاکرُچ یا بلاتِلا جرمانیکا).
نوعی داروی شیمیائی به نام “کلردین” در سال ۱۹۴۸ در منازل مورد استفاده
قرار گرفت. سه سال بعد، در شهر “کرپس کریستی” تکزاس، سوسکها نسبت به این دارو
مصونیت پیدا کردند. در واقع آنها صد بار بیش از آنچه که در آزمایشگاه آزمایش شده
بود مصونیت داشتند. در سالهای ۱۹۶۰،
حشرات به داروهای جدیدی مانند “ملتین”، “دیزینن”، و “فنتین” مصونیت پیدا کرده
بودند. پس از آن، سوسکهای آلمانی به "د.د.ت" حساسیت پیدا کرده بودند. "د.د.ت"
ماده شیمیائی بود که دولت فدرال آمریکا
استفاده از آنرا برای مصرف در مزارع و خانهها کاملا موثر و مفید تجویز کرده بود. هر
بار که شیمیدانان داروی جدیدی را کشف کردند، چند سال، و گاهی چند ماه بیشتر طول نمیکشید
تا قسمی از حشرات در مورد آن داروها تکامل یافته و مصونیت نشان دهند. گاهی مصونیت
به یک داروی قدیمی حشره را نسبت به داروی جدید نیز مصون نگاه میداشت. در چنین
موقعیتی، جنگ پیش از آنکه آغاز شود خاتمه یافته بود.
سوسکها البته بدترین حشرات در خانههای ما نیستند، گرچه
آنها بیماریزا هستند و “پَتوُژن” به همراه دارند. ولی امکان اینکه بچههای شما و
یا همسایههایتان پَتوُژن فعالتری با خود داشته باشند بیشتر است. در حقیقت هنوز
متخصصین موردی را مشاهده نکردهاند که شخصی به دلیل تماس با یک سوسک از طریق پَتوُژن
آن حشره بیمار شده باشد، ولی بسیاری از بیماریها به سادگی از طریق انسانها
انتقال میابند. بزرگترین خطر حشرات این است که به دلیل تراکمشان میتوانند حساسیت
ایجاد کنند. برای پاسخ به این و سایر مشکلاتی که آنها ممکن است ایجاد کنند، ما
منابع عظیمی را صرف از میان برانداختن آنها میکنیم.
از نظر تاریخی، سوسک آلمانی بین سالهای ۱۷۵۶ تا ۱۷۶۳ به تمام اروپا سفر کرده
است. این زمانی بود که مردم به بیشتر سفر میکردند و در محمولههایشان بسیاری از این
سوسکها جا میگرفتند. البته مشخص نیست که چه کسانی باعث نقل و انتقال آنها شدند. پدر
ردهبندی موجودات، "کارل لینااوس"، عقیده داشت که آلمانها باعث انتقال این
سوسکها شدند. البته "لینااوس" ممکن است که حساسیت ملیتی به خرج داده
باشد، چرا که او سوئیسی بود و در زمان جنگ هفت ساله، که سوئیس با آلمان درگیری
داشت میزیست. در سال ۱۸۵۴،
این سوسک در نیو یورک مشاهده میشود. امروزه، نسلهای بعدی این موجود از قطب شمال تا
قطب جنوب در ارتزاق هستند. شاید باعث شگفتی باشد اگر این سوسک در ایستگاه فضای بینالمللی
دیده نشود!
برای آنکه حشرات بتوانند به حشره کش شیمیائی مصونیت پیدا
کنند شرایط خاصی باید وجود داشته باشد: حشره باید از نظر ژنتیکی متنوع باشد (یا
اینکه از نوع دیگر ژن جدیدی وام گرفته باشد)، ماده شیمیائی قادر باشد که تقریبا
تمام انواع را نابود کند، ماده شیمیائی به تناوب استفاده شده باشد، و سایر عوامل
نابود کننده حشره مانند پتوژنها و انگلها غایب باشند. علاوه بر سوسکها، تقریبا
تمام حشراتی که ما در پی نابودیشان هستیم این شرایط را دارا میباشند. علاوه بر
سوسک، سایر حشرات موذی از جمله ساس، شپش، مگس، سوسک حمام، پشه و سایر حشرات خانگی
این مصونیت را پیدا میکنند.
حشرهای که نسبت به یک ماده شیمیائی مصونیت پیدا کرده
است میتواند به خانه دیگری که از همان ماده استفاده میکند برود و در امان باشد. در
محیطهای روستائی این مصونیت امکان دارد که به تاخیر بیافتد. ولی در محیطهای شهری،
به دلیل نزدیک بودن منازل و آپارتمانها به یکدیگر، این عمل تسریع پیدا میکند. گرچه
ارتباطات مردم با یکدیگر در شهرها کمتر است، ولی حشرات در ارتباط بیشتری هستند. در
واقع شبکه آنها رودی است که ما خود بنا نهادهایم و از درز پنجره و زیر در ورودی این
رود در جریان است. گرچه تکامل آنها با سرعت انجام میشود، ولی با این شرط است که
ما آنها را هدف قرار داده باشیم. نخستین مساله تنوع است که بومزیستی را منقلب
کرده است. در یک تحقیق مشخص شده است که تودهزیستی حشرات در طی ۳۰ سال گذشته در آلمان ۷۰ درصد تقلیل یافته است.
در مورد دلیل آن هنوز تحقیقات ادامه دارد، ولی یک مورد آنرا میتوان داروهای شیمیائی
دانست. مشکل دیگر آن است که بسیاری از موجوداتی که با مواد شیمیائی نابود میشوند
دشمنان طبیعی حشرات موذی هستند که ما هدف انقراضشان را داریم.
چه خوشتان بیاید یا نیاید، عنکبوت بهترین وسیله برای
مبارزه با حشرات موذی است. حشره کش قاتل عنکبوت نیز هست، و با کشتن عنکبوت، در
واقع به سایر حشرات جان دوباره بخشیدهاید. در خلال سالهای ۱۹۵۰، "جی جی استاین"
به دنبال راهی میگشت که از دست مگس (موسکا دومستیکا) خلاصی یابد. مگسها تقریبا
همراه و همدم انسانها هستند، چرا که هر کجا که انسانها رفتهاند، این حشره موذی به
آنها پیوسته است. در مناطقی که مراعات بهداشت اصولی نیست، این حشره مسئلهساز است.
مگس از سوسک پَتوُژن (بیماریزا) بیشتری حمل میکند و عامل بیماریهای بسیاری از
جمله اسهال میباشد و باعث مرگ حدود پانصد هزار نفر در سال است. مگسها بسیار سریع
تکامل میابند، و در سال ۱۹۵۹ در
افریقای جنوبی نسبت به ۱۵ حشره
کش عمده مصونیت یافتند. گرچه آنها در قبال علم شیمی مغلوب ناپذیر هستند، در
مقابله با عنکبوت شکست میخورند.
زمانیکه “استاین” برای بچههایش کتاب “دائرهالمعارف بچههای
آفریقا” را میخواند، نکته جالبی را کشف کرد. او متوجه شد که در بعضی مناطق آفریقا،
مردم برای مبارزه با حشرات خانگی، عنکبوتهای اجتماعی، یعنی آنهائی که گروهی زندگی
میکنند، را به خانه میاوردند. به نظر میرسد که این ایده نخستین بار توسط قبائل
“سانگا” و “زولو” آزمایش شده بود، و آنها حتی چوبهایی در خانه خود نصب میکردند که
به تار تنیدن و خانه ساختن عنکبوتها کمک کرده باشند. اجتماع عنکبوتها، که به
اندازه یک توپ فوتبال میشود، را به راحتی نقل مکان میدادند. “استاین” به فکر
افتاد که مشخص کند اگر این روش مجددا قابل اجرا میبود. او در آشپزخانه و بیمارستان
تارهای عنکبوت را به وسیله نخ و پونز نصب کرد. نتیجه بسیار موثر بود. او این عمل
را در سایر ادارات، از جمله مرکز مطالعه طاعون تکرار کرد. در این مرکز، جمعیت
مگسها در عرض سه روز، ۶۰ درصد
کاهش یافت.
در سال ۱۹۵۹
در مجله پزشکی افریقای جنوبی، “استاین” مقالهای نوشت
که قسمتی از آن نقل میشود: “چنانچه بخواهیم انسانها را از امراضی که مگسها حمل میکنند
مصون نگاه داریم، پیشنهاد میشود که توده عنکبوتهای اجتماعی را در مراکز عمومی
نصب کنیم. به عنوان مثال میتوان آنها را در بازارها، رستورانها، شیر دوشیها،
حمامها، آشپزخانه هتلها، همچنین در کشتارگاهها و شیر فروشیها، و بخصوص در
آشپزخانهها و آبریزگاهها نصب کرد. در آغُلها آنها به افزایش مقدار شیر کمک میکنند.”
با گذاشتن توپهای عنکبوت، او در نظر داشت که به کاهش بیماریهائی که از طریق حشرات
منتقل میشدند کمک کند.
ولی در مورد نیش عنکبوت چه باید کرد؟ هر ساله هزاران
مورد نیش عنکبوت گزارش میشود، و این عدد همواره در حال افزایش است. حقیقت این است
که عنکبوتها به ندرت کسی را نیش میزنند، و عفونتی که به نظر میرسد در نتیجه نیش
عنکبوت به وجود آمده در واقع به دلیل مصونیت "ستافیلوکوس باکتریا" یا “اِم.آر.اِس.اِ.”
است که افراد و حتی دکترها تشخیص غلط میدهند. اگر این عفونت را در نتیجه نیش
عنکبوت میدانید، از مرکز پزشکی بخواهید که از شما آزمایش “اِم.آر.اِس.اِ.” بکنند.
احتمال این به مراتب بیشتر است. دلیل اینکه عنکبوتها به انسانها نیش نمیزنند این
است که آنها بطور کلی زهر خود را صرفا برای گرفتن طعمه، و نه دفاع، بکار میبرند. عنکبوتها
معمولاً فرار را بر جنگیدن ترجیح میدهند. آزمایشی انجام شد تا مشاهده شود چند
حمله به۴۳ عنکبوت
خاص که به “بیوه سیاه” مشهور هستند باعث عکسالعمل آنها و نیش زدن به یک انگشت
مصنوعی، که از ژلاتین درست شده بود، میشود. پس از اولین فشار با انگشت، هیچکدام
عکسالعملی نشان ندادند. ۶۰
درصد آنها فقط موقعی عکسالعمل نشان دادند که سه بار
بطور متناوب بین دو انگشت مورد فشار قرار گرفته بودند، و حتی با این حملات فقط نیمی
از آنها زهر خود را ریختند. آن نیشها فقط دردآور هستند و مساله دیگری ایجاد نمیکنند.
زهر برای عنکبوت گران قیمت است و حاضر نیست که آن را برای انسانها به هدر بدهد و
به منظور سدجوع زهر خود را ذخیره میکند.
عنکبوتها تنها جانورانی نیستند که حشرات موذی را دفع میکنند.
بعضی از زنبورها سوسک شکار میکنند. روش آنها در شکار بسیار متفاوت از عنکبوت است.
آنها توسط شامهشان تخم سوسک را پیدا میکنند و آنرا به خدمت میگیرند. زنبور مادر
تخم سوسک را تکان میدهد تا مطمئن شود که نوزادی در آن است. سپس، با استفاده از تخمریز
خود، که اندامی برای گذاشتن تخم است، آنرا سوراخ میکند و تخمهای خود را در داخل
تخم سوسک میریزد. پس از آنکه زنبورها از تخم خودشان بیرون میایند، نخست بچه سوسک
را میخورند و سپس با سوراخ کردن لایه تخم سوسک از آن بیرون میایند. بر اساس گزارشی
که در مجله “حشرهشناسی طبیعی" آمده است، ۲۶ درصد سوسکهای آمریکائی
در تکزاس و لوئیزیانا طعمه نوعی زنبور “اپراستاستوس هگنوی” و بقیه طعمه زنبور دیگری
“اوانیتا اپندیگاستر” میشوند.
چند پژوهشگر این گونه زنبورها را در خانهها قرار
دادند تا نسل سوسکها را براندازند، که البته همه موفقیت آمیز بوده است، گر چه به
اندازه کافی گزارش نشده است. فقط باید بدانید که اگر در خانه خود یک تخم سوسک که
در آن سوراخی تعبیه شده است دیدید، پس از مدتی نه یک سوسک، بلکه یک زنبور از آن
خارج خواهد شد. یکی دیگر از حشره کشهای طبیعی یک نوع قارچ به نام “بیوریا باسیانا”
میباشد که پس از آزمایشی در ساس خانگی این نتیجه گرفته شده است. اگر این قارچ در
جایی که محل عبور ساسها میباشد پاشیده شود، همینکه ساس از روی آن عبور میکند،
هاگ (تخم) قارچ به قسمت چربی بدن حشره میچسبد و کم کم خود را وارد بدن او کرده،
دستگاههای گوارشی او را از کار انداخته باعث مرگ ساس میشود.
در طول بشریت، انسانها در تلاش نابود کردن حشرات مزاحم
بودهاند. ادامه این عمل به چه نتیجهای میرسد؟ استفاده از مواد شیمیائی تنها باعث
تکامل تدریجی حشرات و پتوژنها میشود. حشرات مصون خواهند ماند، ولی مابقی تنوع زیستی
دوام نخواهد یافت. ما بدون اینکه بخواهیم، به منظور نابودی چند حشره موذی، انواع مفید
حشرات از جمله پروانه، زنبور، مورچه، شاپرک، و سایرین را نابود میکنیم. حشرات خانگی
شبانه هستند، یعنی زمانی که ما در فعالیت هستیم آنها مخفی هستند و چون آنها را تنها
زمانی که میبینیم اقدام به کشتنشان میکنیم، شبها که همه جا را گرفتهاند از دید
ما خارج هستند.
زمانی که انسانها در غار زندگی میکردند، ساس از پشه خفاش،
حشرهای که موقع خوابیدن خفاش از او تغذیه میکند، تکامل یافته بود. اما ساسها شبانه
هستند و زمانی که ما خواب هستیم از ما تغذیه میکنند. بسیاری از گونههای سوسک و موش
نیز شبانه شدهاند. همچنین، حشرات برای عبور از منافذ کوچک نیز تکامل میابند. هر چه
بیشتر منافذ ساختمانهای خود را کوچک کنیم، جثه این حشرات نیز ظریفتر خواهد شد. اگر
داستان همچنان ادامه یابد، هزاران حشرهای که هیچگونه اثر منفی روی ما نمیگذارند از
بین خواهند رفت. به جای آنها، حشرات کوچکی باقی خواهند ماند که از ما پنهان هستند.
همینکه ما چراغ را خاموش و اتاق را ترک میکنیم، این گروه به اتاق هجوم آورده و محل
زندگی ما را تسخیر میکنند. ما احاطه نتیجه عملکرد خود خواهیم شد؛ و آنها هزاران سوسک،
ساس، شپش، مگس و پشههای کوچکی خواهند بود که از هر گونه آزاری مصون میباشند.
----------------------------------------------------------------------------------
این مقاله تلخیص و ترجمه کتاب زیر است:
Never Home Alone: From Microbes to Millipedes, Camel
Crickets, and Honey Bees, the Natural History of Where We Live. By Rob Dunn
No comments:
Post a Comment