اندیشمند بزرگترین احساسش عشق است و هر عملش با خرد

Tuesday, May 4, 2010

دو شعر از روزنامه الکترونیکی‌ ایران ۷۰۳۱ بلاگ پست

برای مطالعه اصل اشعار و مقالات دیگر به تارنمای زیر مراجعه کنید
iran7031.blogspot.com


چه بابك شاد و خرسند است كه بي دين است

اگر اعدام و تيرباران ره دين است
اگر کشتار مردم در قوانين است اگر دين مبين تازيان اين است
چه بابک شاد و خرسند است که بي دين است
اگر سينه زني فرمان اين دين است
قمه بر سر زدن نامش اگر دين است
عزاداري اگر کيش است و آئين است
چه بابک شاد و خرسند است که بي دين است
اگر دين سوره هاي جنگ خونين است
همه جا آيه هاي آتش کين است
اگر صلح و صفا محکوم تمکين است
چه بابک شاد و خرسند است که بي دين است
اگر زن برده بي مايه دین است
اگر دين چادر چرکين و ننگين است
اگر زن در حجاب تار و غمگين است
چه بابک شاد و خرسند است که بي دين است
اگر دين آرزوي مرگ نسرين است
اگر پايان عشق ويس و رامين است
اگر دين دشمن فرهاد و شيرين است
چه بابک شاد و خرسند است که بي دين است
اگر زاهد به منبر والي دين است
ولي پائين منبر حيله آئين است
اگر زاهد ستمکار و سيه بين است
چه بابک شاد و خرسند است که بي دين است
اگر بابک خرد را مهر و آئين است
خردمندي اگر دشمن به هر دين است
اگر کافر خردمند است و بي دين است
اگر آزاده بودن پاسخش اين است
چه بابک شاد و خرسند است که بي دين است

شعر منتشر نشده ای از مقام معرّر رهبری
گویند مرا نزاد مادر
صادر شده‌ام ز کون استر
رهبر شده‌ام به ملک ایران
با زور سپاه و پول اکبر
محبوب قلوب مسلمینم
با چوب و چماق و ضرب خنجر
ملت همه شاکرند و خشنود
این کشتی و این سکان و لنگر
ما چون پدر و، نظام مادر
مردم همه خواهر و برادر
با رفتن «میر» و «شیخ» و «ممد»
دارم به عوض شغال و عنتر
محمود» شده است در کنارم
با هاله‌ی نور و عشوه‌‌ی خر
تاج سر مسلمین عالم
با سیر و پیاز ِ چین کافر
با همت سوسک و لاشه‌ی موش
فاتح شده‌ام فضا و اختر
نفت ار سر سفرها نبردیم
سیرند همه ز کاه و شبدر
از شادی این عدالت و دین
گویند مرا به صوتِ اَنکر
هر کس که مخالف تو باشد
یا دم زند از حق برابر
گردند موافقت به زودی
با شیوه و راه و رسم بربر
اکنون چو «علی» ماند و حوض‌اش
یک دست شدهِ نظام و رهبر